آبزیستان ABZISTAN

وبلاگ آبزی پروری و علوم زیستی

آبزیستان ABZISTAN

وبلاگ آبزی پروری و علوم زیستی

آبزیستان                  ABZISTAN

سلام بر همگی. علی قوام پور هستم، دانش آموخته اکولوژی دریا در مقطع دکتری، تا حدودی فعال در زمینه تکثیر و پرورش آبزیان (به ویژه میگو)، علاقمند به زمینه های مختلف صنعت آبزی پروری و البته در کنارش، علوم انسانی. این ملغمه رو بذارید در کنار لیسانس ژنتیک و فوق لیسانس بیوشیمی تا دیگه اصلا تعجب نکنید. ولی در این رسانه ، تلاش دارم ، روش های بهینه مدیریت آبزی پروری و مبانی این صنعت را ارائه و ایده های نوین را معرفی کنم. گاه گداری هم دلنوشته ای تا به سنت وبلاگ نویسی پایبند مونده باشم. امیدوارم مطالب وبلاگ آبزیستان مورد پسند بازدیدکنندگان محترم واقع بشه. ضمنا همینجا باید اعلام کنم که این وبلاگ، شخصی و مستقله و به هیچ شرکت و وبسایتی وابسته نیست. اینو عرض کردم تا حساب مطالب منتشر شده در اینجا رو از وبسایت هایی که به نام آبزیستان الی ما شاءالله این روزها در اینترنت مشاهده میفرمایید جدا کرده باشم. پاینده باشید

بایگانی

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «BMP» ثبت شده است

منبع: Best Management Practices for Marine Cage Culture Operations in the U.S. Caribbean

ترجمه: علی قوام پور

طی چهار دهه گذشته، آبزی پروری دریایی در سراسر جهان به سرعت رشد کرده است، چرا که نهادهای دولتی و خصوصی در کشورهای مختلف به دنبال راهکارهایی به منظور تولید غذاهای دریایی بیشتر برای مصارف محلی و بازارهای صادراتی بوده اند. افزایش تولید جهانی آبزیان حاصل از آبزی پروری در این مدت بسیار چشمگیر بوده و از کمتر از 5 میلیون تن در اواسط دهه 1970 به 60 میلیون تن در سال 2010 رسیده است. امروزه، محصولات آبزی پروری تقریباً نیمی از کل غذاهای دریایی مأکول را تشکیل می دهد. انتظار می رود صنعت جهانی آبزی پروری به گسترش خود ادامه دهد لذا هدف از تهیه این سند ارائه دستورالعملی برای ذینفعان متعهد به آبزی پروری دریایی پایدار، به منظور حفاظت از محیط زیست دریاها و اقیانوس ها بوده است.

لینک دانلود

  • ali ghavampour

ترجمه: علی قوام پور

کنترل هماهنگ بیماری ها

کنترل هماهنگ بیماری باید در چند سطح مختلف اجرا و بیماری ها می بایست به عنوان پیشران توسعه و هماهنگی مدیریت منطقه ای در نظر گرفته شود. به برخی از نمونه‌های مدیریت هماهنگ بیماری می‌توان در اروپا اشاره نمود مانند کنترل عفونت خونی ویروسی بهاره در کپور ماهیان (SVC) در بریتانیا یا کم‌خونی عفونی ماهی قزل آلا (ISA) در پرورش ماهی آزاد اقیانوس اطلس در اسکاتلند، نروژ و جزایر فارو.

به طور کلی، کنترل هماهنگ بیماری ها باید در سطح ملی هدایت، تنظیم و هماهنگ شود، اما نیاز به مشارکت فعال در سطح سایت داشته و ممکن است از هماهنگی بیشتر در سطح منطقه و بخش نیز بهره مند گردد. در سطح ملی، کشورها می بایست دارای چارچوب قانونی حاکم بر آبزی پروری، نظارت و کنترل بیماری ها مطابق با قوانین بین المللی، قوانین سازمان تجارت جهانی و دستورالعمل بهداشت آبزیان OIE باشند. این امر لازم است توسط نهادی که اجرا و تدوین دستورالعمل تجارت دام و آبزیان زنده، صدور مجوز پرورش، غربالگری، نظارت و کنترل را در سطح ملی بر عهده دارد اجرا و هماهنگ شود.

در اتخاذ و اجرای چارچوب های نظارتی، تبادل اطلاعات و مشاوره مطلوب بین نمایندگان صنعت و سیاست گذاران از اهمیت بالایی برخوردار است و این مرجع می تواند کلیدی برای تسهیل این تبادل باشد.

هماهنگی ملی به اطمینان از سازگاری استانداردهای نظارتی و مدیریت در بین مناطق کمک شایانی می کند، چرا که این مناطق اغلب با هم در تعامل بوده و بنابراین بر وضعیت شیوع و بروز بیماری یکدیگر تأثیر گذار می باشند. به عنوان مثال، اگر نظارت برای بررسی فقدان و یا وجود بیماری در سطح منطقه ای با استاندارد یکسانی انجام نشود، واردکنندگان آبزی زنده در منطقه‌ای که دارای استانداردهای بالای نظارتی است ممکن است به خرید آبزی از منطقه ای مبادرت نمایند که به دلیل سیستم نظارتی و غربالگری ضعیف، عاری از بیماری اعلام شده باشد. بنابراین، این نهاد باید استانداردهای حداقلی را برای نظارت و غربالگری تعیین نموده و برنامه‌های کنترل بیماری و دستورالعمل‌های عملیاتی را تدوین و از طریق آزمون های برنامه‌ریزی اقتضایی بهبود بخشد.

استانداردسازی بین سایت ها را می توان با دسترسی به خدمات بازرسی و تست های تشخیصی متمرکز بهبود بخشید، و اگر تدوین استاندارد و هماهنگی مناسبی وجود داشته باشد، می‌توان این خدمات را در سطح منطقه‌ای نیز ارائه نمود.

علاوه بر این، نهاد یاد شده باید اطمینان حاصل کند که کلیه آزمایشات و روش های نظارتی با استانداردهای بین المللی مطابقت دارد تا از این راه تجارت با سایر کشورها نیز امکان پذیر گردد. از دیگر الزامات در خصوص این نهاد باید به لزوم گزارش دهی مناسب به سازمان جهانی بهداشت دام و سایر نهادهای بین المللی ذیربط و گزارشات عمومی در پورتال های مبتنی بر وب یا گزارشات سالانه نیز اشاره کرد.

 برای کمک به تنظیم مقررات و نظارت بر بخش های مختلف آبزی پروری و واکنش به بروز بیماری ها، وجود پایگاه ملی داده بسیار سودمند است. این پایگاه می بایست اطلاعات مربوط به موقعیت، جزئیات مربوط به نقاط تماس، و آمار تولید در هر سایت را دارا باشد. علاوه بر این لازم است جزئیات مربوط به بازرسی های انجام شده، نتایج آزمایشات و موضوعات مربوط به بروز بیماری را شامل شود. سوابق مربوط به جابجایی آبزیان، تلفات و درمان های انجام شده برای تحقیقات همه گیر شناسی، ارزیابی مخاطرات و منطقه بندی (Zoning) از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. تدوین و اجرای برنامه تحقیقات در سطح ملی در مورد بیماری های آبزیان ایجاد این پایگاه داده را تسهیل نموده و به پیشگیری از بروز بیماری های نوظهور کمک شایانی می نماید.  

  • ali ghavampour

ترجمه: علی قوام پور

اگر یک عامل بیماریزا از طریق یکی از شبکه های تماس وارد سایت (مزرعه و یا مجتمع پرورش) شود، عوامل جانبی دیگری نیز درکنترل احتمال بروز بیماری دخالت می کنند. برای بروز بیماری، حضور گونه‌های میزبانِ حساس ضروری است اما شرایط محیطی نیز می بایست برای این بروز مساعد باشد. در میان تمامی عوامل کلیدی برای بروز بیماری، اگرچه همگی اهمیت بسیاری دارند ولی به دلیل خونسرد بودن گونه های مورد استفاده در آبزی پروری، دمای آب غالباً نقشی کلیدی در تعیین شرایط وقوع بیماری می باشد ( Tylor و همکاران).

تشخیص آستانه‌ها و مقادیر مجاز برای بیماری، امکان تعیین شاخص‌های خطر و گلوگاه های پرریسک را فراهم نموده و می‌تواند به شناسایی موارد پرخطر در زمان و مکان کمک کرده و به روند نظارت و کنترل مؤثر کمک کند.

شیوه پرورش در سطح سایت نیز برای مدیریت بروز بیماری عنصری بسیار کلیدی است. همانگونه که پیشتر نیز گفته شد روش پرورش و تماس ها و ارتباطات انجام شده با اطراف میزان ریسک ورود عوامل بیماریزا را تعیین می نماید. اما روش های بهینه پرورش می تواند این خطر را کاهش داده و یا در صورت ورود عامل بیماری زا احتمال شیوع آن را کاهش دهد.

مشخص بودن منشأ جمعیت لارو و بچه ماهی معرفی شده به استخر برای ذخیره سازی ایمن و بی خطر بسیار حائز اهمیت بوده و انجام روش های مناسب امنیت زیستی خطر ورود عوامل بیماری زا به مزرعه را کاهش خواهد داد.  

با نظارت منظم و تشخیص زودهنگام ورود عوامل بیماریزا می توان خطر بروز، شیوع و خسارات ناشی از بیماری را کاهش داد. همچنین در مواردی، واکسیناسیون و رژیم های درمانی مناسب، واجد اهمیت فراوانی است.

به حداقل رساندن عوامل استرس زا در زمان پرورش همچون تراکم بیش از حد و یا جابجایی و دست کاری های زیاد، همچنین قرار گرفتن در معرض حضور شکارچیان برای کاستن از اثرات بیماری اهمیت بالایی دارد.  

  • ali ghavampour

 

ترجمه علی قوام پور

 

شناسائی عوامل کلیدی و عوامل خطر برای بروز بیماری

شبکه های تماس، خطر ابتلا و انتشار یک عامل بیماری زا توسط یک سایت و میزان انتشار آن در یک منطقه یا بخش را تعیین می کنند. دسته بندی روابط کلیدی قابل توجه به ترتیب ریسک عبارتند از: جابجایی حیوانات زنده (از جمله واردات از کشورهای دیگر)، تجارت موجودات غیر زنده و یا فرآورده های آن ها، ارتباطات هیدرولوژیکی (زمینی) و هیدرودینامیکی (اقیانوسی)، تماس با میزبان های وحشی و گونه‌های ناقل/حامل (شامل پرندگان و سایر حیوانات خشکی‌زی)، و انتقال تجهیزات و کارکنان بین سایت‌ها (شکل زیر). مکان‌ها و مناطقی که ارتباطات متعددی با بیرون دارند را به عنوان عوامل" اَبَر توزیع کننده ها" می شناسند چرا که در صورت آلودگی به یک عامل بیماریزا قابلیت انتشار توسط آن ها بسیار بالاست. اما مکان‌هایی که ارتباطات درونی آن ها  بالاست به‌عنوان خزانه آلودگی عمل می‌کنند و در معرض بیشترین ریسک برای ورود عامل بیماریزا هستند.

درک اتصالات و گره‌های کلیدی (به عنوان مثال، سایت‌ها) برای توسعه برنامه‌های نظارتی مؤثر، تعریف مناطق متمایز از نظر اپیدمیولوژیک، و کنترل انتشار پاتوژن در صورت بروز،  موضوعی بنیادی بوده و اهمیت مرکزی دارد.  

  • ali ghavampour

ترجمه : علی قوام پور

بیماری ها را می توان به طور کلی تحت عناوین رایج (غالباً بومی)، نوظهور یا فهرست بندی شده طبقه بندی کرد که ممکن است توسط عوامل بیماری زای باکتریایی، قارچی، ویروسی، انگلی و محیطی ایجاد شوند. فائو فهرست گسترده ای از پاتوژن های مهم برای گونه های کلیدی آبزی پروری دارد. این فهرست، مشتمل بر بیماری های شایع در ماهی های باله دار و سخت پوستان است با اینحال در حوزه عوامل بیماری زای جلبکی که حوزه تحقیقاتی رو به رشدی را به خود اختصاص داده دارای اطلاعات کمتری است. اگرچه تمرکز بر مدیریت و کنترل در گونه های مختلف آبزیان و در دستجات مختلف بیماری متفاوت است، مبانی و اساس کنترل آن ها یکسان بوده و شامل: پیشگیری، تشخیص اولیه، مدیریت/کنترل و سازگاری می باشد. یکی از موارد اصلی این فرآیند مبتنی بر درک محرک های کلیدی و عوامل بحران در بروز بیماری است که عمدتا در فهرستی تحت عناوین : شبکه تماس، حساسیت میزبان، محرک های محیطی، شیوه پرورش و سایر عوامل استرس زا قرار می گیرد. موازنه این عوامل خطر ممکن است برای انواع مختلف سیستم و محیط (ساحلی، دور از ساحل و آب های داخلی) متفاوت باشد بنابراین مطالعات مکان یابی و برنامه های توسعه ای می بایست خاص هر سایت و بر اساس محیط ها و سیستم های متفاوت پرورش صورت پذیرد.

 

تصویر بزرگتر

  • ali ghavampour

ترجمه : علی قوام پور

در سامانه های مبتنی بر احداث سازه های پرورش برروی زمین (نظیر استخرهای خاکی و ...)، تعریف آستانه‌ درون استخر ( خروجی) برای شاخص‌ یوتروفیکاسیون  و شیوه‌های مناسب برای دفع پسماند بین دو دوره متوالی پرورش، دو اقدام مهم مدیریتی محسوب می گردند با این حال، اتکاء به تعیین غلظت نسبتاً محدود در خروجی استخرها و مزارع انفرادی برای برآورد آبدهی تجمعی سایت ها راهکار دقیقی نخواهد بود. در برخی شرایط، بسته به میزان رقت و ویژگی‌های هیدرودینامیکی پهنه دریافت‌کننده پساب، ممکن است تخلیه از چند استخر یا مزرعه، به جای خروجی های متعدد به صورت یکجا و به شکل خروجی متمرکز (نظیر قراردادن لوله خروجی در زیر آب) انجام شود. این روش، همراه با درجاتی از تصفیه در  استخرهای فرآوری پساب، در واقع راه حل استاندارد مهندسی بهداشت برای حل مشکل  تخلیه پساب شهری از چند منبع تخلیه مواد مغذی و آلی می باشد.

در عمل، یک شبکه مرکب از استخرهای آبزی پروری مبتنی بر غذادهی را می توان بر حسب جمعیت معادل (Population Equivalent) تعریف نمود. برای محاسبه PEQ در ارتباط با  خروجی مواد آلی و معدنی بر حسب دبی سالانه، می توان از مدل های فیزیولوژیکی ساده استفاده کرد. مدل‌های پیچیده‌تر مانند FARM را نیز می‌توان برای برآورد مجموع پسماند و پساب خروجی مزارع پرورش به کار گرفت. طراحی، ابعاد و شیوه اجرای شبکه های فاضلاب برای پساب شهری، که عمدتاً در بسیاری از نقاط جهان معمول و اجرائی شده، بیش از سامانه های آبزی پروری مورد استقبال و کاربری واقع شده است. علاوه بر این، دستورالعمل‌مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی رابطه بین خروجی پسماند مناطق شهری باکیفیت آب‌های مجاور، اعم از رودخانه یا منابع ساحلی را پیش‌بینی می‌کند. توصیه می گردد در مدیریت یکپارچه آبزی پروری در مزارع، به این آموزه های مهم در سایر رشته های صنعتی و علمی نیز توجه شود.

مفاهیم فوق برای اقدامات مربوط به آبزی پروری مستقر در خشکی اعمال می شود، با این حال پهنه بندی در آب های ساحلی به عنوان مبنایی برای مدیریت یکپارچه، در حال حاضر بر کاربرد مدل های ریاضی مختلف مبتنی است. Ferreira و همکاران برای سازمان خواروبارجهانی ملل متحد، بررسی جامعی را برای ارزیابی ظرفیت تحمل سیستمی (توأم) و منطقه ای (در مقیاس مزرعه) ارائه نموده است.

برای آبزی پروری دریایی، راهبرد مناسب مدیریت یکپارچه، انتقال سازه‌های پرورش به آب‌های عمیق‌تر در مناطق دور از ساحل است. بر اساس تجزیه و تحلیل سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) که توسط Kapetsky و همکاران انجام شده، در این حوزه مناطق مناسب و مکفی برای پرورش موجود بوده وکاهش اثرات زیست محیطی قابل توجه می باشد. با این حال، در این مورد نیز هزینه‌های سرمایه‌ گذاری در ارتباط با سیستم های مهارو بهبود تولید، همچنین هزینه های جانبی برای حمل و نقل و افزایش ریسک وجود دارد که می بایست در تعرفه های بیمه ای منعکس گردد. در مجموع، این هزینه‌ها منجر به رقابت‌پذیری پایین‌تر در بخش سرمایه گذاری شده و تنها در صورتی قابل قبول خواهد بود که مزیت های مرتبط با بهبود کیفیت محصول و سازگاری با محیط زیست لحاظ شود.

  • ali ghavampour

ترجمه : علی قوام پور

1-3: مناطق اختصاص یافته برای آبزی پروری (Allocated Zones for Aquaculture)

فرآیند پهنه بندی، همانطور که در بالا توضیح داده شد، می تواند موجب تعیین مناطق اختصاص یافته برای آبزی پروری (AZA) شود. این عرصه ها مناطق مشخصی هستند توسعه آبزی پروری در آن ها بر سایر کاربری ها اولویت دارد. روش تعیین AZA روش مناسبی برای مدیریت کیفیت آب به ویژه در مناطقی محسوب می شود که سایر کاربری ها بر کیفیت آب مؤثر می باشند (به عنوان مثال پساب های صنعتی و شهری). با این حال، ایجاد AZA به خودی خود محدودیتی برای روش های مدیریتی مزارع و یا تراکم ذخیره سازی (که کلید مدیریت پایدار در کیفیت آب محسوب می شوند) ایجاد نمی کند. چنین مواردی را می توان از طریق اعمال مقررات "تعیین محدوده های تأثیرگذارمجاز" (Aloowable Zones of Effect) یا AZE برای قفس های پرورش ماهی و یا تعیین حداکثر مساحت مزارع و تراکم ذخیره سازی برای پرورش در استخرهای ساحلی مدیریت نمود. از AZE می توان برای تعیین حداقل فاصله مجاز بین قفس ها به منظور کاهش بارآلی و کمبود اکسیژن در رسوبات بستر کمک گرفت. به این منظور، مدل های مختلف برنامه ریزی ساده از قبیل DEPOMOD32 و ORGANIX33 و یا مدل های پیچیده تری سه بعدی هیدرودینامیک مانند FVCOM یا DELFT3D مورد استفاده قرار می گیرند. با این حال، مطالعه Ohagan نشان می دهد، شرکت‌های بیمه نسبت به رویکرد AZA محتاط بوده و ترجیح می‌دهند به جای تمرکز ریسک در یک پهنه محدود، با عرصه های متنوعی سروکار داشته باشند (این موضوع بیشتر مرتبط با بروز و یا شیوع بیماری هاست که در بخش مربوطه به آن پرداخته خواهد شد).

2-3: ظرفیت جذب (Assimilative capacity)

ظرفیت جذب،که به عنوان "میزان ظرفیت یک منطقه برای دریافت پسماند و در عین حال حفاظت از محیط زیست سالم " تعریف می شود، مفهومی مکمل برای ظرفیت تحمل (Carrying capacity) است که معمولاً برای آبزی پروری متکی بر تغذیه دستی در نظر گرفته شده است. تخمین مناسب برای ظرفیت جذب (یا ظرفیت تحمل) برای یک سیستم ساحلی، دریاچه یا آبگیر را می توان برای تعیین استانداردهای دفع پسماند و یا ارائه تأییدیه و صدور مجوزهای مختلف فعالیت به کار گرفت.

سیاست های مرتبط با مجوز تخلیه پسماند در موارد مختلفی تعیین و مورد استفاده قرار گرفته اند (به عنوان مثال، کارگروه مستقل صدور مجوز آبزی پروری در ایرلند و دپارتمان صنایع پایه در ویکتوریا، استرالیا)، اما اغلب به صورت مزرعه به مزرعه و نه با دیدی یکپارچه اعمال می‌شوند. اما رویکرد یکپارچه نیز بدون مشکل نبوده و اثرات تنش (استرس) چندگانه بر روی منابع دریافت کننده پساب، تعیین استانداردهای علمی مشخص را با چالش مواجه خواهد ساخت. به عنوان مثال، در کشور برزیل، مجوز پرورش تیلاپیا در ذخایر آب بر اساس ارزیابی فسفر در بدنه آبی مدل ساده Dillon & Rigler   صادر می شود. قانون‌گذار بر اساس این مدل حداکثر غلظت 30 میلی‌گرم فسفر بر لیتر (حدود یک میلی‌مولار) را در ستون آب تعیین نموده که از این میزان 5 میلی‌گرم بر لیتر فسفر برای آبزی‌پروری مجاز و مابقی برای زباله‌های شهری، پسماندها و پساب کشاورزی و غیره در نظر گرفته شده است. مجوزهای آبزی پروری تا رسیدن به این حد صادر می شود و هدف از قرار دادن این آستانه، حفظ منبع دریافت کننده آب از یوتریفیکاسیون بوده است. هرچند نسبت به فقدان مدیریت بر سیستم مناسب تر به نظر می رسد اما به دلایل زیر همچنان واجد ریسک بالایی است:  

  1. رقیق شدن آلاینده ها را به واسطه ورود به عرصه ای بزرگتر لحاظ نمی کند.
  2. بر میزان آلاینده ها به صورت موضعی به ویژه وقتی مزارع در یک منطقه متمرکز شده باشند (به دلایلی همچون تدارکات و ...) مدیریتی اعمال نمی شود.
  3. صرفأ بر یک شاخص محیطی دلالت دارد.
  • ali ghavampour

بهترین شیوه های مدیریت آبزی پروری (BMP's)- قسمت دوازدهم

سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۲، ۰۷:۱۸ ب.ظ

ترجمه: علی قوام پور

3. مدیریت کیفیت آب

آبزی پروری به ندرت در یک منطقه مشخص به عنوان  تنها مصرف کننده منابع آبی می باشد و به همین دلیل مدیریت کاربری های متعدد به صورت یکپارچه امری ضروری است. آب، اصلی ترین منبع مشترک مورد استفاده در آبزی پروری است. لذا، حفظ کیفیت آب در حداقل سطوح کیفی برای مزرعه آبزی پروری و از طرفی مدیریت اثرات ناشی از کاربری های چند گانه و متعدد در دامنه ظرفیت تحمل اکوسیستمی، حائز اهمیت فراوان است.

مفهوم ظرفیت تحمل با مدیریت یکپارچه مبتنی بر اکوسیستم مرتبط بوده و مکمل برنامه ریزی فضایی و پهنه بندی است.

Ross (2013) مراحل مختلف برنامه ریزی فضایی و مدیریت آبزی پروری را بر اساس جدول 1 با رویکردی یکپارچه پیشنهاد نموده است.

جدول1: ویژگی مراحل کلیدی (برآورد پتانسیل تولید، پهنه بندی، مکان یابی و ظرفیت تحمل) در مدیریت برنامه ریزی مکانی برای آبزی پروری (Ross,2013)

لینک مشاهده جدول در اندازه بزرگتر

این مدل، تفاوت ها و ماهیت تکمیل کننده این مراحل را به خوبی نشان داده و طرح مناسبی است که به رشد پایدار کمک نموده و می توان از آن در موضوعات مختلف استفاده نمود.

ظرفیت تحمل در چارچوب نگرش EAA با هدف تعیین محدوده حداکثر تولید در آبزی پروری در یک منطقه مشخص و بر اساس محدودیت های زیست محیطی و اجتماعی تعریف می شود. این شاخص را می توان در مقیاس های مختلف، از سطح مزرعه تا منطقه برآورد نمود. با این حال، در این مطلب تمرکز بر تخمین ظرفیت تحمل در مقیاس گسترده (مناطق بزرگتر از سطح مزرعه پرورش) برای تعمیم به مدیریت یکپارچه آبزی پروری خواهد بود.

روش های مختلفی برای مدیریت یکپارچه به منظور بهبود مدیریت کیفی آب در آبزی پروری ساحلی و آبزی پروری درون سرزمینی بر اساس تعیین تراکم مجاز و یا فواصل بین مزارع تعریف شده است. از آن جمله می توان به (1) تخصیص مناطق معین برای آبزی پروری (AZA) در آمایش سرزمینی و (2) تعیین استانداردهای تعریف شده برای ظرفیت جذب سیستم های ساحلی، دریاچه ها و آبگیرها، به منظور مشخص نمودن حدود مجاز در کیفیت پساب مزارع انفرادی و یا تجمعی مجتمع های آبزی پروری اشاره نمود. در بخش های بعد، هریک از این رویکردهای مدیریتی معرفی شده است.

  • ali ghavampour

بهترین شیوه های مدیریت آبزی پروری (BMP's)- قسمت یازدهم

چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۲، ۰۷:۵۲ ب.ظ

 

فازهای مطالعاتی مکان یابی و مدیریت مناطق تحت مدیریت آبزی پروری (AMA's)

 

لینک دانلود

لینک مشاهده قسمت دهم

  • ali ghavampour

بهترین شیوه های مدیریت آبزی پروری (BMP’s)- قسمت دهم

پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۲، ۱۲:۵۱ ب.ظ

ترجمه: علی قوام پور

مکان یابی برای مزارع منفرد آبزی پروری

مکان یابی شبیه فرآیند برنامه ریزی منطقه ای اما در محدوده کوچکتر و با جزئیاتی دقیق تر است. طی این فرآیند، جانمائی مزارع مشخص شده، نوع و سیستم آبزی پروری مجاز و گونه پرورشی تعیین و اثرات احتمالی سامانه پیشنهادی آبزی پروری بر محیط اطراف بررسی می شود. هدف از این فرآیند این است که از محل مزارع و مجتمع ها در خصوص تولید حداکثری و اثرات نامطلوب حداقلی در زمینه های اجتماعی و زیست محیطی اطمینان حاصل شود. اگرچه مکان یابی معمولاً توسط بخش خصوصی انجام می شود، اما دولت، ساختار و استانداردهای لازم برای صدور مجوز سایت، کاربری منطقه ای و ارزیابی اثرات زیست محیطی را تعیین و ارائه می نماید.

ایجاد و توسعه مناطق تحت مدیریت آبزی پروری

مرحله نهایی در برنامه ریزی فضایی و مکان یابی، توسعه و ایجاد مناطق تحت مدیریت آبزی پروری (Aquaculture Management Area’s = AMA’s) است.  AMA ها مجموعه ای از پرورش دهندگان و تولیدکنندگان می باشند که در عملیات مدیریتی رایج مشارکت می کنند. در حالی که مدیران مزارع منفرد صرفاً مسئول عملکرد و تولید در مزارع خود هستند، AMAها اهداف و چشم اندازهای مدیریتی مشترکی را برای بهبود تولید و عملکرد تمامی مزارع موجود در منطقه در نظر گرفته و اجرا می نمایند و به طور کلی بر مواردی تمرکز دارند که حل آن ها تنها به شکل جمعی امکان پذیر است (مواردی همچون تعارض منافع کاربران، محدودیت دسترسی به نهاده ها و مدیریت ریسک، پساب، بیماری ها و ...). AMA ها با تعیین اهداف و چشم اندازهای تولید، شیوه های مدیریت مشترک، برنامه های نظارتی و راهبردهای امنیت زیستی، برنامه های مدیریتی را پایه گذاری می نمایند. AMA ها می توانند قدرت مذاکره جمعی، حضور در بازار و اشتراک گذاری اطلاعات را افزایش داده و در عین حال اثرات زیست محیطی و ریسک بیماری ها را کاهش دهند.

مدرسه SCAD در نزدیکی یک اسکله در خلیج ALYUI در اندونزی

لینک مشاهده قسمت نهم

  • ali ghavampour