آبزیستان ABZISTAN

وبلاگ آبزی پروری و علوم زیستی

آبزیستان ABZISTAN

وبلاگ آبزی پروری و علوم زیستی

آبزیستان                  ABZISTAN

سلام بر همگی. علی قوام پور هستم، دانش آموخته اکولوژی دریا در مقطع دکتری، تا حدودی فعال در زمینه تکثیر و پرورش آبزیان (به ویژه میگو)، علاقمند به زمینه های مختلف صنعت آبزی پروری و البته در کنارش، علوم انسانی. این ملغمه رو بذارید در کنار لیسانس ژنتیک و فوق لیسانس بیوشیمی تا دیگه اصلا تعجب نکنید. ولی در این رسانه ، تلاش دارم ، روش های بهینه مدیریت آبزی پروری و مبانی این صنعت را ارائه و ایده های نوین را معرفی کنم. گاه گداری هم دلنوشته ای تا به سنت وبلاگ نویسی پایبند مونده باشم. امیدوارم مطالب وبلاگ آبزیستان مورد پسند بازدیدکنندگان محترم واقع بشه. ضمنا همینجا باید اعلام کنم که این وبلاگ، شخصی و مستقله و به هیچ شرکت و وبسایتی وابسته نیست. اینو عرض کردم تا حساب مطالب منتشر شده در اینجا رو از وبسایت هایی که به نام آبزیستان الی ما شاءالله این روزها در اینترنت مشاهده میفرمایید جدا کرده باشم. پاینده باشید

بایگانی

۱۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آبزی پروری» ثبت شده است

مهم ترین عوامل کاهش اکسیژن در استخرهای آبزی پروری

نگارش : علی قوام پور – کارشناس بیولوژی ، پژوهشکده میگو کشور

نتیجه تصویری برای ‪aquaculture dissolved oxygen‬‏

از مهم ترین عوامل کاهش اکسیژن در استخرهای آبزی پروری می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

-          افزایش دمای آب ، هوای ابری و یا عدم وزش باد :

افزایش دمای آب ظرفیت نگهداری اکسیژن توسط آب را کاهش می دهد . این وضعیت در جدول ذیل به خوبی نشان داده شده است :

علاوه بر این ، باید به این نکته نیز توجه نمود که ماهی ها موجوداتی خونسرد هستند و به همین دلیل دمای بدن آن ها متأثر از دمای محیط آب اطراف آن هاست . بالا رفتن دمای آب باعث افزایش دمای بدن آبزی شده و به دنبال آن ، میزان سوخت و ساز بدن ماهی ها نیز سرعت بیشتری می گیرد . این موضوع ، سبب بالا رفتن مصرف اکسیژن از محیط آب می شود .

در روزهای ابری ، عدم تابش نور کافی به آب استخر ، موجب کاهش فرآیند فتوسنتز توسط فیتوپلانکتون های موجود در آب می شود . در واقع مهم ترین عامل طبیعی تولید و افزایش اکسیژن در آب استخرهای آبزی پروری ، فتوسنتز می باشد . با محدود شدن این فرآیند ، در کنار تداوم تنفس موجودات آبزی و مصرف اکسیژن توسط مواد آلی موجود در بستر ، میزان اکسیژن محلول در آب رو به کاهش خواهد گذاشت .

توقف جریان هوا ( باد ) نیز با کاستن از جریان لایه سطحی آب استخر ، سرعت نفوذ اکسیژن به درون آب استخر را تقلیل می دهد .

-          شکوفایی بیش از حد و مرگ پلانکتونی :

مرگ پلانکتونی ممکن است به دلایل گوناگون نظیر کاهش شدت نورخورشید ( از عوامل اصلی مورد نیاز در فتوسنتز ) ، میزان پائین مواد مغذی در آب استخر ، پیری سلول های پلانکتونی ، شکوفایی بیش از حد پلانکتون ها در لایه های فوقانی آب و ممانعت از نفوذ نور به لایه های پائین تر و ... حادث گردد . در این شرایط ، علاوه بر عدم تولید اکسیژن در روند فتوسنتز ، سلول های مرده و در حال تجزیه فیتوپلانکتون ، بخش قابل ملاحظه ای از اکسیژن موجود در آب استخر را مصرف می نمایند . همچنین در مواردی که جمعیت فیتوپلانکتون های موجود در ستون آب استخر ، دارای شکوفایی بیش از حد ( شفافیت کمتر از 25 سانتی متر ) می گردند ، طی ساعات شب ، مصرف اکسیژن توسط این سلول ها در خلال فرآیند تنفس ( در طول شب ، فتوسنتز به دلیل عدم وجود نور قطع شده و سلول های فیتو پلانکتون همچون دیگر سلول های زنده ، به منظور انجام عمل تنفس ، اکسیژن محیط را مصرف و دی اکسید کربن تولید می کنند ) ممکن است میزان اکسیژن محلول را تا حدود بحرانی با کاهش مواجه سازد .

-          لایه بندی دمایی در آب استخر

در روزهای گرم تابستان ، در استخرهای عمیق ( با عمق بیش از 2.5 متر ) آب لایه های فوقانی ( 1.2 تا 1.8 متر ) به سرعت گرم شده و مطابق جدول زیر جرم حجمی آن از آب های زیرین ( و سردتر ) کمتر می گردد 

به همین دلیل به راحتی با لایه سردتر و سنگین تر زیرین مخلوط نمی شود . این وضعیت ، به سکون این لایه سرد و کاهش تدریجی اکسیژن محلول در این بخش از آب استخر ( به دلایلی همچون مصرف اکسیژن توسط مواد آلی بستر طی روند تجزیه توسط باکتری ها و تولید مواد سمّی و مضر در فرآیند تجزیه مواد دفعی ) منتهی می شود . 

گاهی اوقات ، وزش باد شدید و یا در مواردی ، بارش باران ، لایه بالاتر را سرد نموده و سبب مخلوط شدن لایه های ستون آب با یکدیگر و یا بالا آمدن لایه زیرین می گردد . در این شرایط ، بخشی از ستون آب که طی لایه بندی ، فاقد اکسیژن محلول کافی بوده است به سطوح بالاتر منتقل شده و لایه های فوقانی را نیز با کمبود اکسیژن مواجه می سازد .

-          تجزیه پسماندهای آلی

در اواخر دوره پرورش که توده زنده موجود در استخر بالا می رود ، تجمع پسماند ها و مواد آلی در بستر ، همچون غذای خورده نشده و مدفوع ، سرعت بیشتری پیدا می کند . تجزیه این مواد ، مصرف اکسیژن را نیز افزایش داده و به کاهش شدید اکسیژن محلول در آب خواهد انجامید .

-          افزایش شوری آب

میزان اکسیژن محلول در آب ، با افزایش شوری رابطه معکوس داشته و با بالا رفتن شوری ، ظرفیت نگهداری اکسیژن توسط آب استخر کاهش می یابد . این رابطه در جدول زیر به خوبی نشان داده شده است :

  • ali ghavampour

نقش پروبیوتیک ها در آبزی پروری

شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۵۷ ب.ظ

نقش پروبیوتیک ها در آبزی پروری

 

ارسالی توسط : سرکار خانم اصغر زاده ( عضو گروه صنعت میگو پرورشی ایران - صمپا )

Image result for aquaculture probiotics

تحقیق بر روی کاربرد پروبیوتیکها با هدف حفاظت از محیط زیست، در تغذیه حیوانات آبزی افزایش یافته است. پروبیوتیکها میکروبهای زنده ای هستند که بصورت افزودنی غذایی استفاده می شوند و موجب بهبود سلامتی انسان و حیوانات اهلی می گردند. میکروبهای دستگاه گوارش ماهی و خرچنگ خوراکی به دلیل عبور جریان آب از لوله گوارش وابستگی ویژه ای به محیط خارجی دارند. بیشتر باکتریهای موجود در روده، بدلبل جریان مداوم باکتریهایی که از آب و غذا وارد آن می شوند جابجا می گردند. بعضی از محصولات تجاری معرفی شده به عنوان پروبیوتیک مکمل غذایی نیستند و به منظور اهداف دیگری طراحی گردیده اند.

بحث پروبیوتیک زمانی مطرح شد که مشخص گردید میکروبهای استفاده شده در لوله گوارش زنده می مانند. از طرف دیگر جنبه های دیگری مثل کنترل بیولوژیکی از طریق بهبود کیفیت آب و درمان بیولوژیکی نیز جهت پروبیوتیکها مطرح گردیده است. اگر چه اولین پروبیوتیکهایی که بر روی آبزیان آزمایش شدند برای موجودات خشکزی طراحی گردیده بودند ولی بعضی تاثیرات در ماهیها نیز به همان صورت مشاهده گردید. بدلیل عدم اطمینان از زنده ماندن باکتریها در محیط آبی، بیشتر تلاشها بر اساس جداسازی و انتخاب سویه های از پروبیوتیکی از محیط آبی بود.

این میکروبها شامل ویبریونها، پزودوموناسها، باکتریهای اسید لاکتیک، باسیلها و مخمرها می باشند. البته سه ویژگی در مورد میکروبهایی که به عنوان پروبیوتیک انتخاب می شوند باید در نظر گرفته شود.

۱) حالت آنتاگونیستی در مقابل باکتریهای بیماریزا داشته باشند

۲)خاصیت تشکیل کلنی داشته باشند

۳)امکان افزایش مقاوت میزبان در برابر پاتوژن را داشته باشند. علاوه بر اینها باید با باکتریهای بیماریزا برای کسب غذا، همچنین امکان اتصال به دیواره روده رقابت نمایند و توانایی تحریک سیستم ایمنی بدن را داشته باشند.

مقدمه:

 مدتها پیش از این میکروبها بصورت ناآگاهانه جهت نگهداری غذا استفاده می شدند و این روش تجربی جهت بهبود سلامتی انسان نیز بکار گرفته می شد.

در اوایل قرن بیستم مچنیکف پیشنهاد جایگزینی باکتریهای اسید لاکتیک در داخل روده انسان را بعلت متوقف کردن فعالیت سایر میکروبهای زیان آور داد. ولی استفاده از پروبیوتیکها به مفهوم جدید تقریبا از بیست و پنج سال قبل آغاز گردید و به مدت چندین سال در جوامع علمی بررسی گردید. برای پروبیوتیکها چندین تعریف ذکر گردیده است.

از جمله آنکه پروبیوتیکها ارگانیسمهایی هستند که در تعادل میکروبی روده نقش دارند، ولی این تعریف در بیشتر موارد صدق نمی کند به همین دلیل بر اساس تعریف جدید پروبیوتیکها میکروبهای زنده ای هستند که به عنوان مکمل غذایی جهت بهبود سلامتی استفاده می گردند. اولین مورد استفاده از پروبیوتیک در تغذیه آبزیان، در چند سال اخیر انجام یافته ولی علاقه به استفاده از آن بسرعت در حال گسترش می باشد. در حال حاضر امکان بررسی موقعیت آن از لحاظ تجربی و علمی امکان پذیر است.

 در این مقاله نیز :

۱) امکان استفاده از این اصطلاح علمی در آبزیان

۲) تفاوت روند استفاده از این ماده در موجودات مختلف

۳) چشم انداز تحقیقات آتی آن بررسی گردیده است.

 

● آیا محیط روده حیوانات آبزی برای پروبیوتیکها مناسب است؟

موجودات آبزی کاملا متفاوت از موجوداتی هستندکه در خشکی زندگی می کنند به دلیل توسعه مصرف پروبیوتیکها این سوال مطرح می گردد که استفاده مناسب از پروبیوتیکها در آبزیان چگونه باید باشد. توسعه تغییرات انسان وحیوانات خشکزی، در داخل یک محیط آمنیوتیکی صورت می گیرد در حالی که لارو بیشتر ماهیها در اوایل مرحله رشد در محیط خارج رها می شوند. این لاروها در حالیکه بی نظمی میکروبی وسیعی را در داخل دستگاه گوارش نشان می دهند شروع به تغذیه می کنند در حالی که لوله گوارش آنها کاملا توسعه پیدا نکرده و در ضمن سیستم ایمنی بدن آنها نیز هنوز کامل نیست به همین دلیل استفاده از پروبیوتیکها در مراحل لاروی بسیار لازم است.

در لوله گوارش انسان و حیوانات خشکزی باکتریهای گرم مثبت بی هوازی سویه های غالب می باشند. در انسان مهمترین این گروهها، باکتریوسیدها، کوکسیهای گرم مثبت بی هوازی، ائوباکتریومها و بیفیدوباکتریومها هستند. در حالی که سویه های تقریبا غالب در خوک استرپتوکوکها و لاکتوباسیلها هستند و به همین دلیل بیشتر سویه های استفاده شده به عنوان پروبیوتیک به گروههای بیفیدوباکترها، لاکتوباسیلها و استرپتوکوکها تعلق دارند . همچنین گونه غالب در لوله گوارش خرچنگ میکروبهای گرم منفی بی هوازی هستند.

در خرچنگها، صدفها و ماهیهای موجود در اعماق دریا ویبریوها و پزودوموناسها سویه های غالب را تشکیل می دهند و آئروموناسها، پزودوموناسها و انترو باکتریاسه ها گونه های غالب در ماهیهای آب شیرین می باشند. به همین دلیل موثرترین پروبیوتیکها برای حیوانات دریایی احتمالا متفاوت از آنهایی خواهند بود که برای حیوانات خشک زی استفاده می گردند. پایداری بیشتر میکروبها دربدن حیوانات آبزی ناچیز است. همچنین بدلیل اینکه این حیوانات خونسرد هستند میکروبهای همزیست با آنها نسبت به تغییر درجه حرارت متفاوت خواهند بود، ضمن اینکه تغییر شوری آب نیز احتمالا میکروبها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

ماهیهای اعماق دریا جهت مقابله با از دست دادن آب بدن مجبور به مصرف مداوم آب می باشند بنابراین بافت میکروبی موجود در روده حیوانات آبزی احتمالا بوسیله میکروبهای موجود در آب و غذا تحت تاثیر قرار می گیرد در لارو و ماهیهای کوچک تاثیر نوع تغذیه بر روی میکروارگانیسمهای دستگاه گوارش به وضوح ثابت شده است و این تاثیر به خصوص در مورد اولین تغذیه بسیار موثر می باشد. ایده استفاده از پروبیوتیک در یک دید وسیع Moriority در سال ۱۹۹۸ پیشنهاد کرد که پروبیوتیکها به عنوان افزودنیهای آبی نیز تعریف شوند.

ولی یک تعریف کلی از پروبیوتیکها به صورت زیر می باشد که پروبیوتیکها میکروبهایی هستند که به داخل لوله گوارش موجود زنده وارد شده و توانایی زنده ماندن جهت بهبود سلامتی موجود را دارا می باشند. در سال ۱۹۹۱ Porubcan تلاشهایی جهت بهبود کیفیت آب آشامیدنی و افزایش راندمان تولید بعضی آبزیان توسط باکتریها انجام داد، که عبارت بودند از :

۱) شناور کردن فیلترهای زنده شامل باکتریهای نیتروژن زدا که مقدار آمونیاک و نیتریت را در آب کاهش دادند و این امر باعث افزایش زنده ماندن میگوها گردید.

۲) ترکیبی از باسیلها در مجاورت هوا دهنده استخر، تقاضای موجود برای اکسیژن را کاهش داد و مقدار برداشت میگو را افزایش داد. به همین دلیل باکتریهای نیتروژن زدا و یا باسیلوسها را نیز بعلت بهبود کیفیت آب و افزایش سلامتی حیوان به عنوان پروبیوتیک تلقی می نمایند ولی این دو نوع باکتری کاملا متفاوتند بطوری که باکتریهای نیتروژن زدا به هیچ عنوان در لوله گوارش حیوانات وجود ندارند و سویه باسیل ها نیز که به عنوان پروبیوتیک برای حیوانات خشک زی استفاده می شود اساسا منشا خاک دارند ودر لوله گوارش وجود ندارند اما در طول روده فعال می باشند و در این مورد گزارشهای زیادی نیز از جداسازی باسیلها از ماهیها، خرچنگها و دو کفه ای ها گزارش شده است.

در طی مطالعه ای مشخص شد که باسیلهای اضافه شده به محیط پرورش گربه ماهیها، قدرت حیاتی آنها را افزایش می دهند ولی در تمام این مطالعات بیشتر توجه بر روی بهبود کیفیت آب بود. Kennedy و همکارانش در سال ۱۹۹۸ نوعی از باسیلوس سوبتیلیس را از یک نوع ماهی جدا نمود. تکثیر این سویه در داخل آب وقتی که شوری آب از ۳۰ به ۳ واحد بین الملی کاهش یافت موجب حذف ویبریوها از کل لاروهای این گونه گردید. Moriarty در سال ۱۹۹۸ متوجه افزایش قابلیت زنده مانی میگوهایی شد که در محیط پرورش آنها سویه هایی از باسیلها وجود داشتند، در این حالت تعداد ویبریوهای بیماریزا در رسوبات و آب کاهش پیدا کردند، ولی تاثیر آن بر روی میکروبهای روده مطالعه نگردید.

باسیلهای انتخاب شده علاوه بر فعالیت آنتی بیوتیکی بر علیه ویبریوها، به عنوان پروبیوتیک چند وظیفه دیگر نیز داشتند، از جمله ترشح آنزیمی و رقابت برای فضا و غذا که این مکانیسمهای آنتاگونیسمی از بوجود آمدن گونه های مقاوم که اولین خطر استفاده از آنتی بیوتیکها است جلوگیری می کند. البته برای تائید این نظریه و بیان خاصیت حذف رقابتی پروبیوتیکها احتیاج به آزمایشات و شواهد زیادتری می باشد. این اصل بر اساس جایگزینی یک گونه به جای گونه اولیه اخذ گردیده است به طوی که گونه جدید امکان سازش بهتر با شرایط زیستی محدود را دارا باشد. خاصیت تولید آنتی بیوتیک توسط سویه های باسیلوس، امکان توجیه خاصیت حذف رقابتی پروبیوتیکها را ندارد.

در این خصوص Moriarty در سال ۱۹۹۸ فعالیت مهارکنندگی باسیلوس را در مقابل ویبریو در استخر خاکی نشان داد، اما تاثیر آن بر روی حیات میگوها احتمالا بصورت یک تاثیر غیر مستقیم روی سلامتی آنها بوده است. برای مثال تجزیه مواد آلی بوسیله باسیلوس احتمالا کیفیت آب را بهبود می بخشد با این حال استفاده از باسیل به عنوان یک مکمل در استخر هنوز احتیاج به بررسیهای بیشتری دارد . در حال حاضر استفاده از پروبیوتیک به عنوان یک کنترل بیولوژیکی مورد توجه می باشد. اصطلاح کنترل بیولوژیکی عبارت از محدود کردن و یا حذف آفات مخرب و یا پاتوژنها بوسیله ارگانیسمهای بخصوص می باشد.

Maeda و همکاران در سال ۱۹۹۷ کنترل بیولوژیکی را شامل روشهایی بیان کردند که در آن بعضی میکروبها و یا ارگانیسمها در محیط آبی پاتوژنها را کشته و یا تعداد آنها را کاهش می دهند. در این حالت رفتار استخرهای ذکر شده در آزمایش Moriarty در سال ۱۹۹۸ نوعی از کنترل بیولوژیکی می تواند تلقی گردد. نخستین آزمایشها در مورد استفاده از پروبیوتیکها در تغذیه آبزیان توسط موادی صورت گرفت که برای حیوانات خشکزی طراحی گردیده بود. بطور مثال اسپورهای باسیلوس توئی جدا شده از خاک، تلفات را در مار ماهی ژاپنی که توسط نوعی میکروارگانیسم آلوده شده بود کاهش و سرعت رشد را افزایش داد. اسپورها نیز به سادگی در ترکیب غذا مخلوط شدند.

ولی در این آزمایش سرنوشت اسپورها در لوله گوارش پیگیری نگردید که مشخص گردد آیا اسپورها در روده رشد میکنند و یا دفع می شوند و درجه حرارت آب چه تاثیری بر روی آنها دارد. همان نوع از باسیلوس توئی بوسیله Kozasa در سال ۱۹۸۶ برروی رتیفرها آزمایش شدند. در این آزمایش رتیفرها به مدت ۲ ساعت اسپورها را فیلتر نمودند (استفاده کردند).

این روش موجب افزایش سرعت رشد گردید اما در این آزمایش نیز سرنوشت میکربها مطالعه نگردید. طی یک مطالعه دیگر که با استفاده از اسپورهای باسیلوس انجام گرفت، بیشتر اسپورهای باسیلوس بوسیله رتیفرها در کمتر از یک ساعت فیلتر گردید اما تعداد اسپورهای قابل رشد در کمتر از یکساعت به سرعت کاهش یافت اما در زمان خیلی کوتاه دوباره زندگی خود را آغاز کردند.

بر اساس بررسیهای انجام یافته بسیاری از باسیلها در طی فرایند تشکیل اسپور و یا پروتئولیز سلولهای رویش کننده، آنتی بیوتیک تولید می کنند و زمانی که رتیفرها از اسپورها استفاده می نمایند کاهش تعداد ویبریونها احتمالا از طریق آزاد شدن آنتی بیوتیک از این سلولها باشد. بطور کلی تاثیر مستقیم پروبیوتیک افزایش مقاومت رتیفرها در مقابل ویبریوها بود. محصولات تجاری بر اساس باکتریهای زنده اسیدلاکتیک نیز جهت لارو ماهیها معرفی گردیده است، این مواد تولید و سرعت رشد رتیفرها و ماهیها را افزایش می دهند.

در بعضی از نسبتهای اسید لاکتیک افزایش تعداد دیگر باکتریها نیز محدود می گردند و یا بعضی محصولات تجاری حاوی استرپتوکوک، موجب افزایش رشد و بهبود راندمان غذائی در ماهی کپور شدند، ضمن آنکه اشرشیا کولی در روده ماهی کپور بعد از ۱۴ روز تغذیه با این نوع پروبیوتیک ناپدید گردید. این محققان بدون هیچگونه شواهد آزمایشگاهی بیان کردند که استرپتوکوک، توانایی بالایی در اتصال به اپیتلیوم روده ماهی کپور دارد.

البته این آزمایشها همانگونه که ذکر شد با پروبیوتیکهای ساخته شده برای حیوانات خشک زی انجام یافته است واین نشان دهنده علاقه به استفاده از افزودنیهای باکتریایی در غذاهای آبزیان نیز می باشد. البته زنده ماندن این میکروبها در لوله گوارش حیوانات آبزی مورد تردید می باشد به همین دلیل بیشتر تلاشها برروی سویه های بومی با خاصیت پروبیوتیکی استوار گردیده است. تلاش برای شناسایی پروبیوتیکهایی که بطور طبیعی در آب وجود دارند جداسازی و مشخص کردن میکروبهایی که بطور ذاتی در محیط پرورش وجود دارند در هنگام تشریح بدن ماهیهای جوان و خرچنگها، میکروبهای بومی مستقر در نقاط مختلف معده و روده بدست می آیند. میکرو بهای چسبیده به اپیتلیال روده می توانند از آن جدا شوند اما این روش در مورد لارو و مواد غذایی زنده امکان پذیر نیست.

اما می توانیم سطح خارجی لارو ماهی را با محلول یک دهم درصد محلول نمکی بنز آلکونیوم کلراید جهت جداسازی میکربهای چسبیده به سطح خارجی شستشو داده وسپس بوسیله واسطه های خاص و روشهای مناسب آنها را مشخص نمود. مطالعات اولیه اولین گزارشهای موفقیت آمیز توسط Maeda و Liao در سال ۱۹۹۲ ارائه شد که در آن یک سویه به نام PM-۴ را ازمحیط پرورشی یک نوع لارو ماهی جدا نمود که دارای قدرت زیستی و تکثیر خوب بود. این باکتری برای کنترل بیولوژیکی محیط این نوع لارو و ماهی کپور استفاده می شود.کنترل بیولوژیکی موجب افزایش زنده مانی لارو و محدود کردن رشد ویبریوآنگوئیلاروم وهالیفتوروس میگردد. ولی در این مطالعه هیچگونه بررسی بروی امکان زیست این باکتری در روده لارو کپور انجام نگرفت، در حالی که عفونت ویبریو آنگوئیلاروم در ابتدا از روده شروع می شود.

Griffith در سال ۱۹۹۵ گزارش کرد که لارو میگوهای پرورش یافته در بعضی استخرهای اکوادور بوسیله یک بیماری که مشخصه آن تغییر در جمعیت باکتریها است تحت تاثیر قرار میگیرد. در این حالت نسبت ویبریو آلگینولیتیکس کاهش یافت در حالی که ویبریو پاراهمولیتیکس افزایش یافت. به همین منظور سویه اولیه جدا شد و به عنوان پروبیوتیک در بعضی از استخرها استفاده گردید که در این حالت قدرت زیستی میگوها به حد قبل از بیماری بازگشت .

Austin و همکارانش در سال ۱۹۹۵ تاثیر پروبیوتیکی این سویه را بررسی نمود و گزارش کرد که سلولهای ویبریواوردالی توانایی زنده ماندن خود را در طول ۳ ساعت بعد از اضافه شدن پروبیوتیک به داخل محلول از دست دادند. همچنین ویبریو آنگوئیلاروم و آئوروموناس سالمونیسیدا نیز با وسعت کمتری مهار شدند. در آزمایشی دیگر مشخص گردید مقاوت ماهی سالمون شستشوداده شده با پروبیوتیک در مبارزه با بیماریها بهبود یافت.

بطور کلی چیزی که از یک پروبیوتیک می توانیم انتظار داشته باشیم عبارت است از

۱) آنتاگونیسم با بیماریها

۲) خاصیت کلونی شدن در روده با امکان چسبیدن به موکوس روده

۳) افزایش مقاومت میزبان در مقابل بیماریها آنتاگونیسم با بیماریها بنظر میرسد در باکتریهای خاکزی خاصیت آنتاگونیسمی یک امر مشترک باشد.

بطور مثال بیش از ۶۰% از باکتریهای جدا شده از زئوپلانکتونها، خاصیت باکتریولیتیک داشتند. و بیشتر از ۷۵% باکتریهای جدا شده از اسفنجها ترکیبات آنتی باکتریال تولید می کردند. تغذیه لارو ماهی هالیبوت برای اولین بار با سویه مشخصی از باکتری، از رشد یک نوع ویبریو بیماریزا ممانعت کرد. خاصیت آنتی باکتریال در میکروبهای آب شیرین نیز وجود دارد. بطور مثال بعضی از باکتریهای اسید لاکتیک مانند لاکتوباسیلوس آنتاگونیسم بیماریهای ماهیها هستند. Sugita و همکارانش در سال ۱۹۹۸ یک سویه از باسیلها را که آنتاگونیسم حدود ۶۳% از میکروبهای جدا شده از روده ماهی بودند شناسایی نمود. سویه های بیماریزای ویبریوآئوروموناس در بیشتر آزمایشهای آزمایشگاهی هدف بودند.

بعضی باکتریها بر ضد ویروسها می باشند و احتمالا برای کنترل بیماریهای ویروسی موثر می باشند. حالت آنتاگونیسمی در برابر پاتوژنها احتمالا بوسیله واسطه های دیگری به غیر از آنتی بیوتیکها باشد. اسیدهای آلی، پراکسید هیدوژن، سیدروفرها از جمله این واسطه ها میتوانند باشند. البته شرایط آزمایش در حالت in-vitro و in-vivo متفاوت می باشد و بیان حالت آنتاگونیسمی در حالت in-vitro نمی تواند یک معیار کافی برای انتخاب پروبیوتیک باشد. خاصیت تشکیل کلنی در روده قدرت تشکیل کلنی یک معیار مهم برای پروبیوتیکهاست اما احتمالا اگر باکتریهای ناپایدار نیز در دز بالا و بصورت مداوم استفاده شوند مفید باشند.

بنابراین در عمل ضروری می باشد که پایداری پروبیوتیکها در روده ارزیابی گردد. در این خصوص پایداری باکتریهای اسید لاکتیک در روده مورد مطالعه قرارگرفته است. غلظت دیورجنس در سکوم ماهیهای جوان بیشتر بود. به نظر میرسد باکتریهای اسید لاکتیک جدا شده قادر به زنده ماندن برای چندین روز در روده ماهی جوان باشند. ویبریونها هم احتمالا روزها و یا حتی هفته ها در ماهی و لارو صدفها پایدار باشند. مخمرها نیز به موکوسهای روده قزل آلای رنگین کمان می چسبند و توانایی بالایی برای چسبیدن و تشکیل کلنی دارند و استفاده از آنها نیز در آبزیان مورد توجه می باشد. بهبود عکس العمل حیوانات آبزی در برابر بیماریها توسط مصرف پروبیوتیکها در بسیاری از آزمایشها تست گردیده است.

حیوانات آزمایش شده عبارت بودند از رتیفرها، لاروسپرماهیها، حلزونها، صدفها، ماهیهای کد جوان، سالمون و قزل آلای رنگین کمان که تقریبا در تمام آنها پاتوژنها ویبریونها بودند. اما پروبیوتیکها انواع مختلفی شامل ویبریونها، پزودوموناسها و باکتریهای گرم مثبت بودند. نحوه مقابله پروبیوتیک و پاتوژن در میزبان، بویژه برای تشخیص، یکی از موارد قابل بررسی می باشد. البته ایجاد شرایط ثابت در آزمایش نیز مهم می باشد زیرا فاکتورهای زیادی موجب حساسیت حیوانات در مقابل پاتوژنها و همچنین کارایی پروبیوتیکها می شوند، ولی این تاثیرات اغلب تکرار پذیری کمی دارند و در بسیاری از مطالعات فقط تعداد تلفات مورد مقایسه قرار گرفته است.

در آزمایشی که از پروبیوتیکها برای لارو دوکفه ای ها استفاده شد بهبود معنی داری در زنده مانی آنها مشاهده گردید. در این آزمایش لاروها به مدت یک ساعت از پروبیوتیکها استفاده کرده بودند. این محققان فرض کردند که پروبیوتیکها مواد ممانعت کننده ای تولید می کنند که رشد باکتریهای پاتوژن را متوقف می کنند. Gibson و همکارانش در سال ۱۹۹۸ مشاهده کردند که کاهش پروبیوتیک حتی سریعتر از پاتوژن بود. اگرچه بعضی سویه های باکتریایی احتمالا وقتی که به عنوان مکمل غذایی استفاده می شوند به عنوان واسطه های پرورشی عمل نموده و زنده مانی آبزیان را افزایش می دهند. چشم انداز توسعه پروبیوتیکها مزیتهای استفاده از پروبیوتیکها در برابر آنتی بیوتیکها بوسیله Moriarty در سال ۱۹۹۸ بحث گردید البته تاکنون بیشترخاصیت تولید مواد ممانعت کننده توسط پروبیوتیکها مورد توجه قرار گرفته است.

خطر پاتوژنهای مقاوم به پروبیوتیکهای انتخاب شده نیز نباید فراموش شود به همین دلیل تحقیق بر روی متنوع کردن آنتاگونیسمها استوار می باشد تا احتمال ایجاد باکتریهای مقاوم کاهش یابد. توانایی بعضی از پروبیوتیکها برای چسیبدن به موکوس روده احتمالا عفونت روده تولید شده توسط بعضی از پاتوژنها را متوقف کند. این حالت آنتاگونیسمی احتمالا از طریق رقابت برای مواد غذایی که برای رشد باکتریها لازم می باشد و یا از طریق رقابت جهت اتصال به جدار روده انجام می شود. حذف رقابتی، یک مکانیسم برای بیان تاثیر پروبیوتیکها در شرایط زیستی محدود می باشد. آهن، مورد نیاز بسیاری از میکروارگانیسمهاست و در دسترس بودن آن در بافتهای حیوانات احتمالا برای بسیاری از پاتوژنها ضروری است.

Smith وDvey در سال ۱۹۹۳ پیشنهاد کردند که حالت ممانعت کنندگی آئورومونلس سالمونسیدا بوسیله پزودوموناس فلوئوروسنس از طریق رقابت برای کسب آهن آزاد بود. فعالیت مهارکنندگی بسیاری از سویه های پزودوموناس بنظر میرسد از طریق ترکیبات آهن دار می باشد. در لارو سپر ماهی نیز رقابت ویبریوها و باکتریهای آهن دار خالص شده، میتواند تا حدودی خاصیت پروبیوتیکی آنها را توجیه کند. فعالیت آنتی باکتریال باسیلوسهای جدا شده بوسیله Sugita و همکارانش در سال ۱۹۹۸ تا حدودی مربوط به ترکیبات آهن دار بود. البته در انتخاب سویه های پروبیوتیکی باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده از آنها، موجب افزایش نیاز میزبان به آهن نگردد. آهن معمولا در جیره غذایی ماهی اضافه می گردد و محدودیت آهن جمعیت میکروبها را بدون تاثیربر روی لارو ماهیها تغییر می دهد.

البته مواد غذایی دیگری نیز احتمالا میکروبهای روده را تحت تاثیر قرار دهند ولی وجود آنها برای حیات حیوانات آبزی ضروری می باشند. بطور مثال اسیدهای چرب غیر اشباع جیره، احتمالا نسبت باکتریهای اسید لاکتیک در لوله گوارش ماهی شمالی را تحت تاثیر قرار دهند. Gibson و Roberfroid در سال ۱۹۹۵ پری بیوتیک را به عنوان ماده غذایی غیر قابل هضم که بطور موثری سلامتی میزبان را از طریق تحریک رشد و یا فعالیت باکتریهای موجود در کلون و یا محدود کردن رشد آنها تحت تاثیر قرار می دهد تعریف کردند. فروکتوگلوکوساکاریدها به عنوان افزودنیهای غذایی که رشد بیفیدوباکترها و لاکتوباسیلها را در انسان و حیوانات خشک زی افزایش می دهند استفاده می شود.

لاکتوساکاروز بوسیله میکروبهای قسمت پایین روده ماهیان خاردار دریایی تخمیر شده و موجب افزایش ضخامت لایه تونیکاموسکولاریس در این ماهیان می گردند. این نشان داد که بعضی از محصولات حاصل از تخمیر، موجب تقویت لایه دفاعی روده در ماهی و انسان می گردند. به همین دلیل احتمالا چنین موادی که بوسیله پروبیوتیکها قابل هضم بوده، آنتاگونیسم پاتوژنها هستند و بافت دفاعی میزبان را تحریک می کنند، برای مطالعه جالب خواهند بود . فرضیه تحریک سیستم ایمنی موجودات آبزی نیز قابل توجه می باشد.

  • ali ghavampour

آشنایی با تکثیر و پرورش ماهی سوکلا ( Cobia)

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۰۶ ب.ظ

تصویر مرتبط

در این پست ، لینک یکی از مطالبی رو قرار داده ام که پیشتر در وبلاگ آبزیستان قدیمی درج شده بود و به دلیل مشکلی که برای دسترسی به مطالب مربوط به اون وبلاگ پیش اومد ، به نظر لازم بود که مطلب رو در اینجا هم بیارم . 

ماهی سوکلا از جمله ماهی های با ارزش اقتصادی در آبزی پروریه که به واسطه رشد سریعی که داره ، کاندید مناسب و طراز اولی برای قفس های پرورشی شناخته می شه . برای آشنایی بیشتر با خصوصیات و شیوه پرورش این ماهی می تونید به لینک زیر مراجعه بفرمائید :

لینک دانلود

  • ali ghavampour

تیلاپیا فقط مصرف خوراکی ندارد

شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۷ ب.ظ

استفاده از مزایای مختلف ماهی تیلاپیا در تایوان برای درآمدزایی

امین محمودی

برگرفته از گروه تلگرامی : کانون پرورش دهندگان ماهی گرمابی 


نتیجه تصویری برای ‪tilapia‬‏

مردم تایوان با به رسمیت شناختن ماهی تیلاپیا به عنوان ماهی ملی این کشور، فرآورده های زیادی از این ماهی تولید و به بازار عرضه می کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد مقاومتی (مقاومتی نیوز)، تیلاپیا هم به لحاظ میزان و حجم تولید اختصاص یافته برای رشد این ماهی و هم به لحاظ شکلی به عنوان ماهی ملی کشور تایوان محسوب می شود. همچنین این ماهی بیشترین صادرات را در بخش آبزیان در تایوان به خود اختصاص داده است.

اما تولید تیلاپیا در تایوان تنها برای مصرف کردن (خوردن) نمی باشد بلکه میتوان از صنایع تبدیلی این ماهی نیز استفاده های زیادی به عمل آورد. یکی از این صنایع تبدیلی کلاژن است که از پوست و پولک ماهی تیلاپیا بدست می آید.

پوست تیلاپیاهای بزرگ نیز برای ساخت لوزام جانبی زنانه و مردانه نیز مانند کیف، کمربند، کیف پول و بسیاری از چرمی جات دیگر مورد استفاده قرار می گیرد.

یک کارشناس تیلاپیا در تایوان گفت: کلاژن یک نوع پروتئین است. در واقع ۳۰ الی ۴۰ درصد از بدن ما از کلاژن تشکیل شده است، در نتیجه کلاژن عنصر اساسی برای حفظ تعادل و سلامتی ما محسوب می شود.

کلاژن استخراج شده از پوست ماهی تیلاپیا به صورت نوشیدنی مصرف می شود. دولت تایوان این نوشیدنی را در بطری های ۱۵ میلی لیتری و به صورت بسته بندی به مردم عرضه می کند که معمولا روزانه قبل از غذا و با معده خالی در این کشور مصرف می شود.

کلاژن همچنین می تواند برای استفاده در مراقبت از پوست صورت استفاده شود، در این روش معمولا قبل از مالیدن به صورت کمی آب رقیق به صورت زده می شود.

یکی دیگر از محصولاتی که از پوست ماهی تیلاپیا بدست می آید، لنز قرنیه چشم می باشد که هم اکنون بر روی حیواناتی مثل خرگوش آزمایش می شود. بعضی از مردم ممکن است تصور کنند که پوست تیلاپیا واقعا می تواند مواد بسیار خوبی برای ساخت کیسه، کمربند و سایر لوازم جانبی مرد و زن فراهم کند.

یکی دیگر از کاربردهای کلاژن این است که به عنوان مرطوب کننده پوست بکار می رود همچنین این محصول برای پارچه های محافظتی، پارچه های ضد الکتریسیته ساکن و … نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

ماهی تیلاپیا علاوه بر مصارف خوراکی، در دیگر حوزه ها نیز کاربرد داشته و می تواند درآمدزایی داشته باشد.


منبع: نیوزبیتز

  • ali ghavampour

سوارکار خوب یا اسب خوب؟

جمعه, ۲۳ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۶ ب.ظ


هم سن و سالای من حتماً جام جهانی 90 ایتالیا رو به خاطر دارن.سالی که تیم ایتالیا روبرتو باجو، اسکیلاچی،مالدینی،ویالی و چندتا ستاره جوان اون روزا و پیشکسوت امروز روبه دنیا معرفی کرد.اما اتفاق بزرگتری که در اون سال رخ داد،معرفی سرمربی کاربلد ایتالیا به دنیای فوتبال بود :آریگو ساچی،که سیستم کاتاناچیوی نوین رو از چندسال قبلش در میلان و بعد درتیم ملی ایتالیا پایه گذاری کرد.اینکه چرا از ساچی در این مطلب شروع کردم مطلب جالبی بود که همون روزا در یکی از نشریات ورزشی نوشته شده بود.قضیه از اینقراربود که خبرنگاری از آریگو ساچی می پرسه شما که بازیکن متوسطی بودی و سابقه قهرمانی با هیچ تیم حرفه ای نداشتی ،به عقیده خودتون میتونید مربی موفقی برای تیم ایتالیا باشید؟و آریگو ساچی این جمله معروف و طلائی رو میگه که :"یعنی شما منظورت اینه که برای اینکه سوارکار خوبی باشی باید اول اسب خوبی باشی؟".

چیزی که در ذهن خیلی از پیشکسوتای صنعت آبزی پروری رسوب کرده و پوسته سفت و سختی هم تشکیل داده دقیقاً همین عقیده است،اینکه حتی اگه بخوای برای بهبود صنعت نظری بدی باید اول یکی دو دوره آبزی پروری عملی انجام داده باشی.البته وارد بودن به  مبانی و چم و خم کار از ضروریات ورود به یک مقوله اون هم صنعت پویائی مثل آبزی پروریه ولی این ضرورت به حدی در کشور ما آگراندیسمان و بزرگ نمائی شده که گرفتن هر کمکی رو از محافل تحقیقاتی و دانشگاهی غیر ممکن کرده.کأنّه خودمون هم باورمون شده در هر جزیره ای که هستیم دلخوش کنیم به روال جاری و برای بهبودش فقط خودمون میتونیم آستینی بالا بزنیم چون دانشگاهی چه میدونه کت واک چیه،کجا می تونه تخته خروجی و فرم پائین و بالا رو عوض کنه؟اصلاً استاد دانشگاه چه می دونه چه جوری جیره صبح و بعد از ظهر رو بالانس کنه؟

تازه خیلیامون از این هم فراتر می ریم .بعضاً میشینیم رصد می کنیم توی مقاله های ریز و درشت و نظرات گاه و بیگاهی که در خصوص رشته کاریمون داده می شه ،مو رو از ماست بکشیم تا اولاً ثابت کنیم ما هم آره،ثانیاً نشون بدیم هرکسی رو به این هزارتوی لعنتی جهل و دگماتیسم ما به راحتی راه نیست و به زبون بی زبونی میگیم حضرت استاد:"برای اینکه بخوای اسب سوار خوبی باشی باید اول ثابت کنی اسب خوبی بودی".

ولی بنده اعتقاد دارم اینجوری اگه پیش بره نه تنها صنعت ما مدت زمان بیشتری در قالب سنّتی خودش باقی می مونه بلکه امید هر تحوّلی در جهت بهبود در مدیریت و بهره وریش کم کم می خشکه و اون موقع باید فاتحه کل صنعت رو خوند.

حتماً شما هم کم ندیده اید دوستان کارشناسی  رو که به واسطه تجربه ای که در زمینه کار فیلدی به دست آورده اند،حالا در مزرعه یا حریم کاری خودشون اناالحق زنان تازه واردها رو به باد ایراد و اشکال می گیرن و برای پیشکسوت ترا Quiz  و تست هوش طراحی می کنن.من هر وقت به این دوستان بر می خورم بهشون یادآوری می کنم که "حتی اگه ده سال هم در مزرعه یک کار رو تکرار کنی تا حدی که چشم بسته بتونی اون رو در سال یازدهم انجام بدی ،هنوز نسبت به کارگر بیسوادی که دوازده سال در مزرعه ات سابقه داره ،کم تجربه تری و اون یکسال بیشتر از تو تجربه داره".

اما خروج از این هزارتو چگونه ممکنه؟به عقیده من خیلی راحت تر از اونیه که امروز ما باهاش درگیریم.کافیه که به محافل و مراکز دانشگاهیمون مجال پا گذاشتن به جزیره متروکه و دور افتاده خودمون رو بدیم.کافیه گلوگاه های رشته کاریمون رو برای اساتید فن در هر زمینه ای مطرح کنیم و از اونا بخواهیم راه حل های تئوریک خودشون رو با مبانی تجربی ما ادغام کرده و طریقه عملی رو برای رفع مشکلات ارائه کنند.کار سختی نیست.فرض کنید مشکلی رو در زمینه کاهش هزینه های تولید بخواهیم با اساتید دانشکده اقتصاد شیلات در میون بذاریم.خوب طبیعیه که ایشون همه آیتم های هزینه ای رو در ابتدای امر نتونه به خوبی یه مدیر مزرعه ردیف کنه،ولی اگه مدیر این آیتم ها رو صادقانه (برای رفع مشکل خودش ) به استاد دانشگاه(همون موجود فضائی اطو کشیده و لای پر قو خوابیده ای که به نظر ما فقط ساخته شده برای تدریس و نمره دادن)ارائه کنه و ایشون راه حلی رو فرموله کرده و با کمک مدیر مزرعه راهکار اجرائی براش در نظر بگیره،مشکل حل شده.

در زمینه های فنی تر هم همینطور.اگر مشکل داریم که شکوفائی جلبکی در استخرمون پایدار نیست یا اگه برامون عادت شده که فلان استخر رو ذاتاً با بولوم پلانکتونی ناسازگار بدونیم ،بجای هزینه کرد اضافی بابت مواد شیمیائی و مکمل،اول به سراغ یه کارشناس یا صاحبنظر در شیمی آب یا لیمنولوژی بریم(اگه زحمتی نیس) شاید حل مشکل از طریق دیگه ای بجز هزینه اضافه کردن امکانپذیر باشه.

به هرحال یادمون باشه که " برای اینکه یک سوارکار خوب باشی لازم نیست ابتدا اسب خوبی باشی".

  • ali ghavampour

آکواپونیک چیست ؟

جمعه, ۲۳ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۰ ب.ظ

آکواپونیک ،تلفیقی از هیدروپونیک و آبزی پروری

گردآوری:

علی قوام پور

بشر امروز با بهره گیری از علوم مختلف و در موارد بسیاری،توأم نمودن هوشمندانه  جنبه های متنوع علوم با یکدیگر،تلاش می کند تا از حداقل امکانات،بیشترین بهره وری را کسب نماید.این مقوله در جنبه های گوناگونی از زندگی مدرن نمود داشته و دامنه آن بطور مستمر رو به افزایش است.

هر چند به نظر نمی رسد بتوان در زمینه ترکیب علوم با یکدیگر محدودیتی قائل شد ،با اینحال در علوم کاربردی ،اثر بخشی این رویکرد ملموس تر بوده و کارائی مؤثرتری خواهد داشت.

یکی از نمونه های مثال زدنی و جالب در اینخصوص،آکواپونیک به معنی تلفیق آبزی پروری(Aquaculture)با هیدروپونیک(Hydroponics به مفهوم کشت گیاه بدون استفاده از خاک)می باشد.

در مورد پیشینه آکواپونیک گفته می شود ازتک ها از اولین اقوامی بوده اند که کشاورزی را به نوعی در تلفیق با آبزی پروری مورد استفاده قرار می دادند.این قوم ساکن آمریکای جنوبی، آب آبگیرهای راکد غنی از مواد مغذی(بواسطه وجود مواد دفعی آبزیان )را از طریق شبکه ای از کانال های آبرسان موسوم به Chinampas  به اراضی کشاورزی اطراف می رساندند.

از طرفی در چین،تایلند ،اندونزی و هند،پرورش آبزیان در مزارع برنج مقاوم به آب شور(Paddy fields)قدمت زیادی داشته و تمدن شرق دور از این روش در تولید غذا بهره زیادی برده است.

شالیزارهای paddy (محل کشت برنج مقاوم به آب شور)درحاشیه اقیانوس( اندونزی)

اما علیرغم ریشه تاریخی آکواپونیک در تاریخ  ازتکها و یا  در تمدن شرق دور نظیرچین و تایلند ،شاید اجرای سیستماتیک آن به شیوه ای که بتوان این فنّاوری را به عنوان راهکاری قابل اتکا جهت تولید پایدار غذا محسوب نمود،از اوائل دهه هشتاد میلادی آغاز شده و به نظر می رسد تلاش های تا قبل از این دهه چندان موفق نبوده است .تنها موردی که در این خصوص با توفیق نسبی همراه بوده را شاید بتوان کاری دانست که جان و نانسی تاد با همکاری ویلیام مک لارنی در انستیتو کیمیاگری که خود در سال 1969 بنیان نهاده بودند،به انجام رساندند.این افراد گلخانه ای احداث کردند تا  پناهگاهی برای یک خانواده چهارنفره بوده و در طول سال نیاز غذائی به ماهی و سبزیجات به روشی که امروزه آکواپونیک خوانده می شود ،تأمین گردد.

 در اواخر دهه 80 میلادی(1988) ،Mark Mc Murtry دانشجوی دکترای دانشگاه کارولینای شمالی به اتفاق پروفسور Doug Sanders نخستین نمونه از سیستم بسته آکواپونیک را ابداع نمودند.آنها نام این سیستم را Aqua-vege culture نهادند.پس از آن تحقیقات زیادی در کشورهای مختلف برروی گونه های متنوع ماهی و گیاه (بر حسب تنوع جغرافیائی)از کشورهای توسعه یافته تا درحال توسعه نظیرکانادا،آمریکا، بنگلادش و تایوان انجام شد که نتایج همه آنها دالّ بر موفقیت این شیوه و بهره وری بالاتر نسبت به اجرای جداگانه هر سیستم (آبزی پروری و هیدروپونیک )بوده است .

در ایران نیز پرورش توأم ماهی و برنج در شالیزارها نمونه ای از همین سیستم است که تاکنون در قالب پروژه های تحقیقاتی و ترویجی در نقاظ مختلف کشور به اجرا در آمده هرچند ،چنانکه پس از این نیز خواهد آمد،فضای کار وسیع تری در این زمینه موجود است.

مبانی سیستم آکواپونیک :

هردو سیستم آبزی پروری و هیدروپونیک در کنار تمامی موارد مثبت خود،جنبه های منفی نیز دارند که غالباً نادیده گرفته می شود.هیدروپونیک نیازمند فراهم نمودن مواد مغذی مورد نیاز گیاه است که با هزینه ای بالا تهیه شده و به محیط تزریق می گردد.از طرفی در مقاطعی،به دلیل نیاز به پاکسازی محیط کشت و کاهش خطر آلودگی ،کل سیستم بایستی تخلیه و شستشو شودکه این مرحله نیز به آلودگی محیط زیست اطراف و هدررفت مواد مغذی منجر خواهد گردید.

در آبزی پروری نیز نیاز به تخلیه مقطعی پسماند و متابولیت های دفعی موجود آبزی وجود دارد که در میان آنها مواد  دفعی،غذای خورده نشده ،مواد ناشی از مرگ وتجزیه فیتوپلانکتونها و سایر مواد آلی شکل گرفته در بستر را میتوان نام برد و همگی حاوی مواد مغذی است که اگرچه برای آبزی مضر است با اینحال سرشار از عناصر معدنی مورد نیاز گیاه می باشد.به علاوه تعویض آب و تبخیر در مخازن آبزی پروری(استخر،تانک و...)روزانه مقادیر معتنابهی آب را از این محیط خارج می سازد که در محیط های کم آب و خشک نظیر مناطق مرکزی و جنوبی کشور ایران ،مورد مثبتی به نظر نمی رسد.

امّا هرگاه این دو سیستم (آبزی پروری و هیدروپونیک و یا حتی کشاورزی به شکل سنّتی آن) بصورت توأم با یکدیگر به کار گرفته شوند این معایب به نکات مثبت بدل می شود.به بیان دیگر جنبه های مثبت آبزی پروری و هیدروپونیک به قوّه خود باقی مانده و معایب تا حدّ زیادی برطرف می گردد.

شمای کلی سیستم آکواپونیک :

شکل ساده سیستم آکواپونیک شامل یک مخزن پرورش ماهی است که آب از سطوح نزدیک به بستر آن به محیط کشت گیاهان (هیدروپونیک و یا سنّتی) پمپ می شود.آب حاوی مواد دفعی که از مخزن پرورش آبزی به محیط کشت گیاه وارد شده با ریشه گیاه تماس حاصل نموده ،آب و مواد مغذی مورد نیاز گیاه را به ریشه منتقل نموده و مابقی پس از گذر از بستر حاوی ماسه،پرلیت و یا رس حجیم شده(که معمولاً در بستر کشت های هیدرو پونیک مورد استفاده قرار می گیرد)علاوه بر تجزیه توسط باکتریهای موجود روی سطح  ذرّات تشکیل دهنده بستر،فیلتر شده ، جلبک ها و سایر مواد معلق را در بین دانه های بستر برجای میگذارد و بصورت آب تازه مجدّداً وارد مخزن پرورش آبزی می گردد.گفته می شود میزان آب مورد نیاز این روش حدود 10 درصد آبی است که در شیوه های مرسوم و سنّتی کشاورزی استفاده می شود.

چنانکه اشاره شد گونه های بسیار متنوّعی از آبزیان و یا رستنی های مختلف در این سیستم قابل کشت است که انتخاب آنها بستگی تام به منطقه جغرافیائی و اقلیمی و سلیقه پرورش دهنده دارد.

این شیوه را در ایران علاوه بر مزارع نسبتاً وسیع کشاورزی می توان در سطح مزارع کوچک و حتی در باغچه های کوچک خانگی نیز ترویج نمود.متون جالبی در زمینه احداث سیستم آکواپونیک در منازل (گاراژ و باغچه های خانگی)منتشر شده که پیاده سازی آنها در اماکن مسکونی،شهرک ها و ... ترویج تغذیه آبزیان و کشاورزی را بصورت توأم در پی خواهد داشت .

  • ali ghavampour

اهمیت آبزی پروری در مناطق بیابانی

جمعه, ۲۳ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ب.ظ

اهمیت آبزی پروری در تأمین پروتئین ماهی برای جمعیت رو به رشد جهان،سال به سال در حال افزایش است .این امر بویژه در مناطقی که دامداری و دامپروری پرهزینه بوده و یا به زبان ساده تر غیر ممکن است محسوس تر می باشد.این مناطق شامل نواحی خشک و نیمه خشکی است که کشاورزی و دامپروری به شکل مرسوم آن،بواسطه مشکلات اقلیمی ،بخصوص متوسط بارش سالیانه ،با محدودیت روبروست.

ایده پرورش ماهی در نواحی بیابانی ،نخستین بار در سالهای 1963 تا 1965 شکل گرفت و مورد آزمون واقع شد .طی این آزمایشات مشخص شد که پرورش ماهی در آبهای شور و نیمه شور بیابانی با موفقیت همراه است(Fishleson&Loya1969).میزان بالای املاح معدنی در اینگونه آبها در کنار دمای بالای محیط و بهره مندی از تابش آفتاب،محرک تولیدات اولیه در محیط پرورش آبزی  بوده و به شکلی مطلوب ،سطوح غذائی مناسبی را برای آبزیان فراهم می آورد.

به علاوه افزایش رقابت برای زمین و بخصوص استفاده از آب در طیف وسیعی از فعالیت های اقتصادی،توسعه آبزی پروری را به سمت قلمروهای جدیدی سوق داده که از جمله آنها می توان نقاط دور از ساحل و مناطق بایر و نابارور مثل صحراها و نواحی نیمه خشک را ذکر نمود که بکارگیری آنها جهت آبزی پروری مسئولانه و مدرن،با سهولت بیشتری ممکن خواهد بود.

نواحی خشک جهان (چنانکه ملاحظه می کنید در نقشه،مناطقی از کشور ایران نیز جزء نواحی خشک جهان قرار گرفته است).

بر اساس اعلام سازمان جهانی هواشناسی (WMO)،تغییرات آب و هوائی و بیابان زائی ،به تدریج به شور و خشک شدن اراضی کشاورزی منجر خواهد گردید.

اما نواحی بیابانی در کنار مشکلات و معضلات پیچیده و چشمگیری که برای کره زمین به همراه دارند از ظرفیت های بالائی در توسعه نیز برخوردار می باشند.دراین مناطق ذخایر طبیعی فراوانی موجود بوده و حدود 50 درصد از دامپروری جهان در این نقاط جریان دارد(UNCCD,2007).آمارهای جدید از برنامه توسعه سازمان ملل متحد و دفتر مبارزه با بیابان زائی ملل متحد(UNDP/UNCCD)نشان می دهد ،حدود 13 درصد از کل جمعیت جهان ،در نقاط خشک و 92 میلیون نفر در نقاط فوق العاده خشک جهان زندگی می کنند.

  • ali ghavampour

اهمیت بالانس املاح در آب های لب شور و شور

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۲۲ ب.ظ

تصویر مرتبط

چندی پیش در یکی از مقالات آقای کلود بوید در خصوص ترکیب آبهای لب شور ،مطلب جالبی مطالعه می کردم که شاید از نقطه نظر بسیاری از دانشمندان و خبرگان علوم محیط زیست و شیلات از بدیهیات است ولی تاکنون بسیار شاهد بوده ایم که همین امور بدیهی در مرحله مکانیابی در  احداث مجتمع های آبزی پروری مد نظر شرکت های مشاور و یا ناظر قرار نگرفته است .

در حقیقت ترکیب املاح موجود در آب خوریات و یا مناطق مصبی ،بسته به میزان املاح موجود در آب ورودی به این منابع،کم و بیش تفاوت هائی با آب دریا حتی در شوری های مشابه دارد.تا وقتی این تفاوتها را بصورت تعریف شوری تام (مقدار املاح موجود در آب)در نظر بگیریم نگرانی خاصی وجود نخواهد داشت اما موضوع اصلی و مورد نظر در این بحث،اختلاف مقدار هریک از عناصر در آب دریا با آب منابع مورد مطالعه و از طرفی بالانس این عناصر نسبت به یکدیگر می باشد.

 این بالانس در راه اندازی فرآیندهای متابولیک ،فیزیولوژیک و هموستاتیک بدن موجود پرورشی نقش بسیار مهمی ایفا می کند.برخی از آنزیم ها(موسوم به متالوآنزیم ها) در بدن موجودات زنده،برای فعالیت خود ،نیاز به وجود یون های فلزی خاصی(منیزیم،کلسیم،پتاسیم و سدیم)دارند.از طرفی فعالیت پمپ های انتقال فعال مواد به درون سلول و یا ترشح مواد به خارج آن نیازمند حضور یونهای معدنی خاصی در محیط سلول است.تنظیم اسمزی در خون یاهمولنف موجود پرورشی(ماهی،میگو  )شاید یکی از شناخته شده ترین مثالها جهت نشان دادن اهمیت ترکیب یونی متناسب درمایعات بدن این موجودات باشد چرا که هرگونه اختلال در این ترکیب میتواند منجر به بروز مشکل در حفظ اسمولاریته بدن ،صرف انرژی به منظور برقراری تعادل مجدد،کاهش راندمان تغذیه و انرژی و در نهایت افزایش هزینه تولید گردد.

چندماه قبل در خلال بحثی که در سایت Shrimp News بین اعضاء شروع شده بود،آقای  Mathew Briggs جدولی ارائه کرد که به نوعی میتوان از آن به عنوان شاخصی برای تعیین میزان املاح در آبهای شور و لب شور استفاده نمود.

این جدول به شرح ذیل است:

عنصر

Ca

Mg

K

Na

Cl

SO4

ضریب

11.6

39.1

10.7

304.5

551

78.3

از اعداد موجود در این جدول میتوان مشخص کرد در شوریهای مشخص ،میزان مطلوب و نزدیک به آب دریا برای هر عنصر(درج شده در این جدول) باید در چه محدوده ای قرار داشته باشد.به عنوان مثال در شوری 31 گرم در لیتر باید مقدار شوری(31)را در ضریب مندرج ذیل هر عنصر ضرب کرد تا عدد موجود در شوری موصوف حاصل گردد :

برای نمونه عنصر منیزیم باید در شوری 31 گرم در لیتر به مقدار(1212=31*39.1)میلیگرم در لیتر باشدو مقادیر کمتر و یا بیشتر از آن میزان اختلاف با آب دریا را در خصوص عنصر منیزیم نشان میدهد.

  • ali ghavampour

اهمیت خاک بستر در آبزی پروری

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۰۷ ب.ظ

نتیجه تصویری برای ‪aquaculture bottom soil management‬‏

مقاله "خاک در آبزی پروری" نوشته آقای Claude E Boyd را چندی پیش ترجمه کردم و در صفحه مقالات قرار دادم.این مقاله از نظر اهمیتی که در مدیریت مزارع پرورش آبزیان دارد شاید جزء معدود رفرنس های معتبر در اینترنت باشد.البته آقای بوید تقریباً معرف حضور تمامی دست اندر کاران علوم شیلات و آبزی پروری هست و نیازی به معرفی ندارد.ترجمه این کتابچه راهنما را در آدرس زیر قرار داده ام.امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد:

لینک دانلود

  • ali ghavampour

سیستم های پرورش توأم VAC

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۵۰ ب.ظ

سیستم های پرورش توأم   :   سیستم VAC،فرصت آبزی پروری برای افراد فقیر در ویتنام

منبع:مجله آبزی پروری آسیا –ژانویه 2011

ترجمه :علی قوامپور

نتیجه تصویری برای ‪aquaculture vietnam vac‬‏

VAC اصطلاحی است که در اصل کوتاه شده(مخفف) واژه ای ویتنامی شامل (باغ)Vuon ،(استخر)Ao و (دامداری)Chuong می باشد که به سیستمهای توأم کشاورزی ،دامپروری و آبزی پروری درویتنام اطلاق میگردد.

استخرهای آب بطور سنتی در مزارع ویتنام  چند منظور استفاده می شده است :

-تأمین آب مصرفی

-تأمین آب جهت آبیاری کشت

-کاشت گیاهان آبزی به منظور تغذیه خوک

-صید ماهیان وحشی

سیستم های VAC در حقیقت با استفاده از این قابلیت طراحی و ابداع شده اند.مزرعه داران در این سیستم(VAC)،انواع کپور ماهیان منجمله کپور معمولی ،کپور علفخوار(آمور)،کپور نقره ای(فیتوفاگ)،ماریگال(کپور هندی با نام علمیCirrhinus mrigala) و روهو(گونه دیگری از کپورماهیان هندی با نام علمی Labeo rohita) را پرورش می دهند.

عمدتاً غذای مصرفی در این استخرها را سبوس برنج ،علوفه و کود خوکی تشکیل می دهد و لجن استخر بصورت دوره ای از بستر خارج و به عنوان کود جهت نباتات کشت شده روی دایک ها استفاده می گردد.اخیراً غذای پلت آبزیان نیز جهت بهبود رشد در مزارع VAC بکار گرفته می شود.

دولت ویتنام در مزارع برنج کم محصول به پیاده سازی این سیستم پرداخته است که در آنها دایکهای نسبتاى پهن ،محل کشت برنج و استخرهای محصور در این دایکها،مکانی برای آبزی پروری میباشد.

  • ali ghavampour