آبزیستان ABZISTAN

وبلاگ آبزی پروری و علوم زیستی

آبزیستان ABZISTAN

وبلاگ آبزی پروری و علوم زیستی

آبزیستان                  ABZISTAN

سلام بر همگی. علی قوام پور هستم، دانش آموخته اکولوژی دریا در مقطع دکتری، تا حدودی فعال در زمینه تکثیر و پرورش آبزیان (به ویژه میگو)، علاقمند به زمینه های مختلف صنعت آبزی پروری و البته در کنارش، علوم انسانی. این ملغمه رو بذارید در کنار لیسانس ژنتیک و فوق لیسانس بیوشیمی تا دیگه اصلا تعجب نکنید. ولی در این رسانه ، تلاش دارم ، روش های بهینه مدیریت آبزی پروری و مبانی این صنعت را ارائه و ایده های نوین را معرفی کنم. گاه گداری هم دلنوشته ای تا به سنت وبلاگ نویسی پایبند مونده باشم. امیدوارم مطالب وبلاگ آبزیستان مورد پسند بازدیدکنندگان محترم واقع بشه. ضمنا همینجا باید اعلام کنم که این وبلاگ، شخصی و مستقله و به هیچ شرکت و وبسایتی وابسته نیست. اینو عرض کردم تا حساب مطالب منتشر شده در اینجا رو از وبسایت هایی که به نام آبزیستان الی ما شاءالله این روزها در اینترنت مشاهده میفرمایید جدا کرده باشم. پاینده باشید

بایگانی

این مطلب رو قدیم تر ها ، وقتی هنوز در خوزستان بودم ، در آبزیستان قدیمی نوشتم . اما هنوز هم گویا تاریخ مرتبا برای ما تکرار می شه . این بود که احساس کردم باز هم جا و بهانه ای برای انتشارش هست : 

نتیجه تصویری برای شواردنادزه

بعد از سفرمعروف  ادواردشواردنادزه  وزیر امور خارجه شوروی سابق به ایران ، مطلب طنزی دهان به دهان می گشت و از قول ایشون ( با ورژن های مختلف) بخصوص در جمع های دانشجویی ( که همیشه خدا به همه چیزمعترضند )  نقل می شد که یکی از مواردش به این مضمون بود:  شواردنادزه پس از بازگشت به  شوروی به اطرافیانش می گه: من بعد از دیدن اوضاع ایران به خدا کاملا ایمان آوردم . مطمئنم که خدا وجود داره و خیلی هم قدرتمنده چرا که در غیر اینصورت با مسئولین و اوضاعی که من در ایران مشاهده کردم این کشور نبایستی دو روز هم دوام می آورد.

البته این روایت طنز بعدها در انتقاد به وضع مدیریت پس از جنگ بیشتر ساخته و پرداخته و به صورت های گوناگون تعریف شد .اما واقعیتش رو بخواهید ،قدرت لایزال الهی رو ، میشه با نمودی بارز ، در موارد زیادی (حتی در سایت های پرورش میگو هم ) مشاهده کرد.

اگر هر گبری به بعضی از مزارع پرورش  سر بزنه  در طرفه العینی شهادتین رو بر لب جاری می کنه و Not Only به وجود خدا But Also همچون شواردنادزه مرحوم به لایزال بودن قدرتش و اینکه گفته می شه " شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد" اعتقاد راسخ پیدا می کنه. به عبارتی مزارعی داریم که دارن با امدادهای غیبی مدیریت می شن و اگه یه لحظه این امدادها حذف بشه ، مزرعه و استخرهاش در معیّت میگو و اموال منقول و غیر منقولش محو شده و تنها خاکسترش (اونم صرفاً برای عبرت اولوالالباب و نه چیزی دیگه ) باقی می مونه.

اما از شوخی گذشته ، گویا بعد از تنها دو سه سال عدم بروز بیماری در سایت چوئبده ، برخی دوستان ( فرقی هم نمی کنه از جدیدالورودها گرفته تا قدیم الخروجهایی که همین اواخر، سایت رو به قدومشون متبرّک ساخته اند  ) دوباره فیلشون یاد هندوستان نموده و باز به این باور رسیده اند که چون به ظاهر "همه چی آرومه" پس میشه نتیجه گرفت که با شیوه های مدیریتی پیش از طوفان نوح ، ببخشید  بیماری لکه سفید  ، هم میگو را میتوان در مجتمع چوئبده پرورش داد و هم ککمون  نگزه...ایکاش واقعا اینجوری بود.ایکاش هنوز هم می شد پست لارو رو ریخت توی استخر و بدون دانش مسخره ، شنیع و بی مصرفی به نام مدیریت ، با غذای نگهداری شده در انباری که بیشتر به آب انبارهای متروکه  (مملو از مایعی متعفّن که روزی گویا آب بوده ) شباهت داره ، این موجود بی زبان و ناگزیر از موندن در اسارتی اینچنین رو تغذیه کرد. آخر الامر هم خروجی استخر رو کشید و میگوی هر کیلو معادل یک بشکه نفت از اون استخراج (ببخشید صید ) نمود.اما متأسفانه دیگه برای این خوش خیالیا یه اپسیلون تقریباً به اندازه 12 سال دیر شده و در این رهگذر همه چیز از عمر و جوانی گرفته تا سرمایه های کلان و از آبرو گرفته تا جان پرورش دهنده فدا شده تا این سر و شکل نیم بند مجتمع چوئبده ، اون هم به خون دل برپا بشه. به نظر می رسه یکی از مشکلات اصلی که فراروی راه اندازی سایت چوئبده قرار داره همین موضوع باشه که افرادی با باورهای غلط  ( که هرچه این باور ها  قدیمی تر ، به همان اندازه خطیر تر) به این مجموعه وارد شده و در چشم بر هم زدنی باز کل سایت رو بر باد فنا بدن. به همین لحاظ ، و با جدا نمودن حساب آن دسته از  بزرگوارانی که کاملا مطلع هستم که  الان هم (هرچند به دور از صحنه پرورش) ،  دائماً موضوعات مرتبط با پرورش میگوی  ایران و جهان رو دنبال نموده و علم خودشون رو به روز می کنند، از پرورش دهندگان واقعاً فعال سایت چوئبده تقاضا دارم نسبت به کوتاهی پرورش دهنده نما !!هایی (مثل تماشاگر نماها ) که در صورت تداوم شاهکارهاشون عنقریب رشته های همه دست اندرکاران رو پنبه خواهند کرد حساسیت نشون بدن و به هر زبونی ( زنده یا در حال احتضار فرق نمی کنه فقط اونا بفهمن) دوستان رو  به ابراز رحم و شفقت بیشتر نسبت به  سایت تشویق کنن و به اونا اطمینان بدن اگه دندون رو جیگر بذارن و  تا یکی دو ماه دیگه  که صید تموم بشه به خلق الله مهلت بدن بعدش  فرصت کافی دارن که وسط سایت ... ، اصلا هلیکوپتری بزنن  ...  .با تشکر

  • ali ghavampour

نتیجه تصویری برای ‪vannamei domestication‬‏

این مقاله به یکی از موارد بسیار مهم در بیوسکوریتی و مولد سازی میگو اختصاص داره و نکته جالبش مقایسه بین دو حوزه جغرافیایی از نظر سیستم غالب پرورش ، تأثیرش بر نوع و سطح بیو سکوریتی و در نهایت نوع مولدین مورد نیاز هریک از دو منطقه است .این مطلب تا به حال کمتر مورد توجه قرار گرفته بود به همین دلیل هم اتخاذ سیاست های راهبردی در زمینه مولد سازی ، شاید خیلی با شرایط کشور و سیستم پرورشی اون سازگار نباشه.البته پر واضحه که راه اندازی مرکز SPF در بوشهر ، میتونه مقدمه ای مبارک برای شروع راهی باشه که در آینده قطعاً نجات دهنده این صنعت از بحران هاییه که پیش روی پرورش دهندگان قرار می گیره و صنعت رو تهدید می کنه.

در این زمینه صحبت زیاده ولی عجالتاً از بازدید کنندگان محترم دعوت می کنم نگاهی به بخش اول از مقاله چاپ شده در جدیدترین شماره Global Aquaculture Advocate داشته باشند تا اهمیت موضوع سیستم پرورش یک منطقه در انتخاب راهبردهای غالب صنعت مشاهده بشه با این امید که این مطلب در همه تصمیمات فنّی و کارشناسی حال و آینده لحاظ شده و مورد دقت قرار بگیره.

لینک دانلود بخش نخست 

لینک دانلود بخش دوم 

  • ali ghavampour

بررسی وضعیت بهداشتی مولدین میگوی وانامی تولید شده در استخرهای خاکی و مقایسه آن با مولدین تولیدی در تانکهای فایبرگلاس یا بتونی در استان بوشهر

نویسنده : دکتر محمد افشار نسب

نتیجه تصویری برای ‪vannamei domestication greenhouse‬‏

توضیحات:شماره مصوب: ۲-۸۰-۱۲-۹۳۱۰۷ واحد اجرا: موسسه تحقیقات شیلات ایران – پژوهشکده میگوی کشور محل اجرا: استان بوشهر سال شروع: ۱۳۹۳ سال خاتمه: ۱۳۹۳

اهمیت ، ضرورت، اهداف و روش تحقیق:

استفاده از پست لاروهای تولیدی در میگوی وانامی که امروزه به عنوان مهمترین گونه تولیدی SPF می­باشد موجب انقلابی در صنعت پرورش میگو شده و موجب رشد فوق العاده­ائی در تولید آن شده است. بطوریکه در سال ۲۰۱۳ بالغ بر ۲/۴ میلیون تن میگوی پرورشی تولید شده و بیش از ۷۵% از این تولیدات به گونه وانامی اختصاص داشته است که یکی از دلایل افزایش تولید در گونه وانامی به دلیل امکان تولید میگوهای مولد عاری از بیماری خاصSPF آن می­باشد Anderson,۲۰۱۱) and Valderrama ( در ایران نیز اگر برنامه تولید میگو در افق ۱۴۰۰تحقق یابد و امکان تولید ۱۰۰هزارتن میگو محقق شود ضرورت دارد )آمارنامه شیلات ایران،۱۳۸۶)، که در زمینه تولید و روشهای دستیابی به گونه های SPFاز میگوهای بومی و یا وارداتی اقدام شده و زمینه های تولید آن را فراهم نمائیم. تولید مولد از مهمترین زنجیره های تولید میگوی پرورشی می­باشد. بخش مهمی از بیماریها بالاخص بیمارهای ویروسی از طریق مولدین به مزارع پرورشی منتقل می­شود. در میان بیماریهای مهمی که در مزارع پرورش میگو موجب تلفات بسیار زیادی می­شود بیماری ویروسی لکه سفید، سندرم توراو بیماری نکروز عفونی عضلات میگو میباشد. همچنین بخش مهمی از باکتریها نیز بالاخص بیماری ویبریوزیس از طریق مولدین به پست لاروها و مزارع پرورشی منتقل می­شود. در سالهای اخیر توجه به اهمیت استفاده از مولد سالم و بهداشتی در زنجیره میگوی پرورشی بسیار حائز اهمت بوده و بهمین دلیل دراغلب کشورها از میگوی عاری از بیماری خاص Specific Pathogen Free(SPF) استفاده می­کنند. با عنایت به اینکه در سایتهای پرورش میگو کشور سالیانه چندین هزارتن میگو تولید می­شود و در سالهای اخیر گزارشاتی متعددی از بروز بیماریها بالاخص بیماری لکه سفید و ویبریو گزارش شده است، ضرورت استفاده از مولدین سالم و بهداشتی در زنجیره تولید حائز اهمیت بالائی است. در این مطالعه درخصوص وضعیت بهداشتی مولدین تولیدی در استان بوشهر که برای طرح کلان "کسب و انتقال دانش فنی برای تولید میگوی عاری از بیماری خاص و قطع وابستگی به محصولات خارجی " جمع آوری شده بود از نظر وضعیت بهداشتی مولدین جمع آوری شده در استخرهای خاکی و مولدین جمع آوری شده­در استخرهای بتونی و فایبر گلاس مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت در این مطالعه ضمن بررسی وضعیت سلامت میگوها، از نظر بیماریهای مهم بالاخص بیماریهای ویروسی مهم لکه سفید، و راهکارههای کاهش خطرات ناشی از بیماریها برای تولید میگوی عاری از بیماری بیان می­شود.

نتایج:

بطور کلی در این مطالعه ۱۰ جنس و گونه باکتری بخصوصV.harveyii, V.parahaemolyticus, V.anguillarum, V.vulnificus, V.mimicus, V.damsela,V.nereis, plesiomonas shigelloidesV.alginolyticusV.proteolyticus, و۶ گونه قارچ بخصوص آسپرژیلوس نایجر ، فومیگاتوس و فلاووس و ۲ جنس انگل ورتیسلا و زئوتامنیوم از مولدین پرورشی در اسخرهای خاکی و ۵ گونه باکتری از مولدین نمونه برداری شده از تانکهای بتونی جداسازی گردید. مهمترین باکتریهایی که از آبشش میگوهای مستقر در تانکها جداسازی گردید ,V.alginolyticusV.proteolyticus ، V.parahaemolyticus ، V.damsela،V.mimicus و می­باشد ولی از هپاتوپانکراس فقط دو باکتریV.mimicusوP. shigelloids جداسازی و شناسائی شد. همچنین در این بررسی در این مطالعه همچنین ۱۰ گونه قارچی بخصوص پنی سیلیوم ، آسپرژیوس نیجر ، آسپرژیوس فلاووس ، آسپرژیوس فومیگاتوس ، اولوکلادیوم ، اکرومونیوم ، موکور ، ریزوپوس ، کلادوسپوریوم ، مخمر و آلترناریا در مولدین استخرهای خاکی و ۵ گونه در مولدین نمونه برداری شده در تانکهای فایبرگلاس شناسائی گردید. همچنین ۶ جنس انگل بخصوص زئوتامنیوم، اپیستیلیس، ورتیسلا،آسینتا، آپوستوم و افلوتا در استخرهای خاکی و سه نمونه در مولدین حاصل از تانکها شناسایی گردیدند. در آسیب شناسی نیز ضمن مشاهده آثاری از آلودگی باکتریهای ویبریو دراندامهای مختلف، مورد مشخص آلودگی دیگر درآسیب شناسی مولدین مشاهده نگردید بررسی ویروسی با PCR نیز مولدین را فاقد هرگونه آلودگی ویروسی نشان داد. برای اطمینان از سلامت کامل میگوهای مولد در صنعت تلاش در جهت بهبود کیفیت و تولید مولدین با سلامت بالا و استقرار کامل سیستم ایمنی زیستی که لازمه ایجاد صنعت میگوی عار ی از بیماری ضروری است.

دستورالعمل فنی و توصیه ترویجی:

با توجه به نقش بهداشت و بیماریهادر کیفیت مولدین تولیدی ضرورت دارد دستورالعملهای بهداشتی در این ارتباط تهیه و دراختیار تولید کنندگان مولد قرار گیرد. این دستورالعملها باید ماهیت کاربردی داشته و بتواند به سهولت در کارگاهها مورد استفاده قرار گیرد.

  • ali ghavampour

فتوپریود در ماهی ها

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۵ ب.ظ

دوره ی نوری (فتوپریود) ، ملاتونین و تولیدمثل ماهیان

 مترجم: سید مرتضی ابراهیم زاده

نتیجه تصویری برای ‪fish photoperiod‬‏

مقدمه

 یکی از مهمترین خصوصیات بارز ماهیانِ ساکن عرض های جغرافیایی بالا و میانه، فصلی بودن تولیدمثل آنها می باشد. این امر سبب می گردد که تولید ماهیان جوان ، منطبق با بهبود فصلی آب و هوا و منابع غذایی باشد. بدیهی است که تکامل غدد جنسی از آغاز تجدید رشد تا زمان آزاد سازی سلول های جنسی ، به دنبال آن تکامل زیگوت تا مرحله ی تغذیه ی آغازین، ممکن است یکسال یا بیشتر به طول انجامد، ضروریست که ماهی قادر به تعیین تقویم زمانی تولیدمثل و پیش بینی قابل اطمینان برای آینده ی دسترسی به مواد غذایی باشد. الگوی فصلی تغییر طول روز ، دقیق ترین شاخص تغییر زمان را ، از سالی به سال دیگر برای بیشتر جانوران فراهم می کند و بسیاری از ماهیان از افزایش یا کاهش اجزاء این چرخه ی نوری برای تکامل تولیدمثل خود بهره می برند. اگرچه برای استفاده از نور در این روش، اولا، نور باید دریافت شود؛ دوما، تغییر طول روز باید به روش های مختلف مورد سنجش قرار گیرد و نهایتا این اطلاعات باید به یک پیام مناسب، برای ترکیب بوسیله ی غدد درون ریز عصبی( نورواندوکرین)، که سبب آغاز و تنظیم تکامل تولیدمثل می شود، تبدیل گردد. جنبه هایی از این مسیر کنترلی و روش هایی که برای تولید تخم در تمام سال برای مزارع تجاری استفاده شده است، در این مقاله مورد توجه قرار خواهد گرفت.

 پاسخ به نور

 اگرچه از زمان های دور تشخیص داده شده که بسیاری از ماهیان برای تعیین زمان تکامل تولیدمثل خود به راهنمایی های نوری یا زتیجیبرز متکی هستند، تنها اخیرا بدیهی گشته که مکانیسم اساسی کنترل این فرآیند، درون زا ست. بنابراین، قزل الای رنگین کمان، سی باس و گربه ماهی هندی از جمله ماهیانی هستند که تحت شرایط ثابت نوری، دمایی ، دسترسی غذایی و کمیت و کیفیت آب دارای چرخه ی تولیدمثلی مداوم هستند؛ بویژه در قزل الای رنگین کمان تخم ریزی مداوم در فواصل یکساله در تحت دوره ی روشنایی مدوام (LL) تا تاریکی مداوم (DD) مشاهده شده است(Bromage et al. 1992, 1993a, b). عقیده ی رایج اینست که چرخه ی سالانه تولیدمثل بوسیله ی یک ریتم درون زا یا ساعت که تناوب آن بصورت چرخه ی سالانه است، کنترل می شود. تحت شرایط محیطی، تناوب این ساعت بصورت تنگاتنگی سازگار با الگوی تغییرات فصلی طول روز می باشد؛ به این دلیل که طول دوره ی آن دقیقا یکبار در سال تکرار می شود. باید در نظر داشت که هر گونه ی ماهی به روش های مختلفی به سازگاری های دوره ی نوری پاسخ خواهد داد، بنابراین آغاز تکامل غدد جنسی و تخم ریزی در زمانهایی از سال اتفاق می افتد که مختص همان گونه باشد. تشریح بیشتر این فرضیه آنست که: قابل انتظار خواهد بود که تغییر آزمایشگاهی طول روز ، برای مثال روز های طولانی ابتدای سال نسبت به چرخه ی نوری طبیعی، بصورت یک ساعت داخلی که به عقب کشیده شده ثبت شده و به دنبال آن توسعه ی درست در ریتم داخلی اتفاق افتاده و به تبع آن افزایش رسیدگی جنسی و تخم ریزی زودتر انجام می شود.بر عکس، طول روز طولانی بعد از انقلاب تابستانه ، برای مثال در پاییز، نشان خواهد داد که ساعت به جلو رفته و به دنبال آن فاز تاخیر ریتم بوقوع می پیوندد و تخم ریزی دیرتر انجام می گیرد. این تفسیر و مدل به خوبی اثر پارادوکسیکال ظاهری طول روز مشابه ایی را که پاسخ های متفاوتی در گروه های مختلف ماهی که در زمان های متفاوتی از سال مدیریت می شوند، ایجاد می نماید، تشریح می کند. سابق بر این، پیشنهاد شده بود که برای طول روز شاخص یا آستانه ی طول روز وجود دارد که بالا یا پایین آن، ممکن است یا ممکن نیست سبب ایجاد پاسخ تولیدمثلی شود.

اگرچه مفهوم شاخص طول روز تشریح نشد، نتایج گزارش شده از گونه های مختلف نشان می دهد که هر طول روزی می تواند بلند یا کوتاه در نظر گرفته شود مشروط بر اینکه به ترتیب بعد از طول روز کوتاه تر یا بلند تر قرار گیرد. این نکته سمت وسوی تغییرات فتوپریودی که در تنظیم ساعت درونی و تعیین زمان تکامل و توسعه تولیدمثل حائز اهمیت می باشد، را مشخص می کند. در نتیجه، تاریخچه ی فتوپریودیکی شاخص مهمی برای آغاز آزمایش های فتوپریودی یا جا به جایی ذخایر تجاری مولدین بین امکانات محیطی -کنترلی متفاوت، می باشد. دریافت و انتقال نور علی رغم شناخت وسیع از اهمیت دوره ی نوری در تنظیم زمان تولیدمثل و دانش گسترده ی موجود در زمینه ی هورمون آزاد کننده ی گنادوتروپین( GnRH ) گنادوتروپین نوع یک و دو (GtHI وGtHII) و دیگر هورمون های کنترل کننده ی کارکرد غدد جنسی، اخیرا ما قادر به درک این شدیم که چطور مهره داران قادر به دریافت اطلاعات در زمینه ی تغییر روزانه و فصلی طول روز هستند. امروز کاملا مشخص شده که این اطلاعات از طریق تغییر پروفیل ترشح ملاتونین از غده ی صنوبری(پینه آل) فراهم می شود. در تمام مهره داران مورد آزمایش سطح ملاتونین پلاسما در طول شب افزایش یافته و در روز به سطح پایه تنزل می یابد.قرار دادن قزل آلا در روز های طولانی یا روزهای کوتاه به ترتیب موجب کاهش یا افزایش سطح ملاتونین می شود(نمودار 1 را ببینید) در طول روزِ متوسط، میزان افزایش ملاتونین در ارتباط با طول شب می باشد. پروفیل ملاتونین ترشح شده در روز-شب که تحت شرایط آزمایشگاهی در طول روزهای بلند یا کوتاه قرار می گیرند ، با الگوی ترشحی ملاتونین که به ترتیب در انقلاب تابستانه و زمستانه دیده می شود ، یکسان است. تحت تمام رویدادها، حداقل در ماهی قزل الا، غده ی صنوبری (پینه ال) طول شب را به الگوی افزایش ترشح ملاتونین ترجمه کرده که احتمالا در روز به روش های مختلف مصرف می شود و زمان مورد نظر[زمان تغییر فصلی طول روز] به عنوان منبع اطلاعاتی بوسیله ی سیستم های اندامی دیگر بدن از قبیل سیستم نورواندوکرین که در کنترل تولیدمثل نقش دارد ، مورد رجوع قرار می گیرد. تا به امروز مشخص نشده که چه نقطه یا نقاطی از ملاتونین بر روی محور هیپوتالاموس – هیپوفیز-غدد جنسی تاثیر می گذارد.ما نشان دادیم در مناطق عصبی ماهی قزل الا، مکانهای ترکیبی با پیوستگی بالا برای یدوملاتونین، بویژه تکتوم بینایی و نوکلئوس روتوندوس و هیپوتالاموس شامل منطقه ی پری اُپتیک که محل برخی جسم سلولی هورمون آزاد کننده ی گنادوتروپین نیز می باشد، وجود دارد که درگیر پردازش سیگنال های بصری می باشند (Davies, et al. 1994).اگرچه، هنوز مطالعه ایی برای مدیریت ارتباط بین این اجزاء انجام نشده است. بنابراین، اینکه چطور غده ی پینه آل و ملاتونین با ساعت چرخه ی سالانه درون زا در ارتباط می باشد، شناخته نشده است. کنترل نور و تولید تخم در تمام سال هدف عینی تمام مراکز تکثیر، خواه آب شیرین خواه اب شور، تولید مناسب تخم و لارو با کیفیت بالا در زمان های مورد نیاز برای پرورش دهندگان تا مرحله ی بازاری می باشد. آبزی پروری زمانی موثرترین حالت را دارد که پرورش دهنده قادر باشد محصولی در اندازه ی مناسب و با کیفیت خوب در تمام سال تولید نماید و این هدف عینی تنها در زمانی تحقق می یابد که کنترل کاملی بر میزان رسیدگی جنسی و زمان های تخم ریزی و به تبع آن تولید تخم و لارو وجود داشته باشد. دستکاری طول روز پیشنهادی نسبتا ساده و روشی ارزان برای تغییر زمان تخم ریزی می باشد و بنا بر این روش می توان تخم مورد نیاز برای پرورش تجاری را فراهم نمود. این روش ها موثرتر از تزریق GnRH، GtH یا عصاره ی هیپوفیز می باشد چون در بهترین حالت با درمان مولدین با این هورمون ها، تنها چند هفته تخم ریزی ماهیان به پیش می افتد در صورتیکه با تغییر تخم ریزی بوسیله ی دوره ی نوری می توان در هر 6 ماه تخم ریزی داشت. این بدین خاطر است که موفقیت تزریق هورمون تنها در تغییر سرعت رسیدگی نهایی و زمان اوولاسیون می باشد ؛ این در حالیست کنترل طول روز بر تمام مراحل تکامل غدد جنسی از زمان تجدید رشد تا تخم ریزی تاثیر می گذارد. شتاب دادن و طولانی نمودن چرخه ی روشنایی فصلی و ترکیبی از طول روز بلند و کوتاه ثابت در زمان های مختلف از چرخه ی سالانه، برای تغییر زمان تخم ریزی ذخایر تجاری قزل الای رنگین کمان و قزل آلای قهوه ای ، ازاد ماهی اقیانوس اطلس و آرام، سی باس اروپایی، سیم دریایی ، توربوت و هالیبوت و کفال مورد استفاده قرار گرفته است( Bromage et al. 1993 b).برای قزل الا با این روش می توان تخم هایی تولید نمود که دارای کیفیتی مشابه با تولیدات طبیعی باشد.(نمودار 2). یکی از معایب این روش ها اینست که مولدین باید در وسایل سیاه رنگ تحت کنترل روشنایی اطراف حوضچه، زنده باقی بمانند.اخیرا ما داریم روی تکنیکی کار می کنیم که طبق آن مولدین در معرض دوره های کوتاه روشنایی مداوم قرار می گیرند و در باقی موارد در دوره ی نوری طبیعی نگهداری می شوند. این روش این برتری را دارد که احتیاج به ابزار و الات سیاه رنگ برای حوضچه ها نیست. اثر گذاری این رویکرد بر این واقعیت استوار است که کمتر از 6 هفته طول روز بلند، برای تولید یک فاز افزایشی ریتم درون زای کنترل تولیدمثل کافی می باشد؛ همچنین هر طول روزی قابل اجراست مشروط بر اینکه قبل از آن طول روز بلند باشد. نمودار 3 روشی را نشان می دهد که بصورت تجاری استفاده می شود. ماهیها تحت دو تغییر دوره ی نوری یا تغییر فاز قرار داشتند: یکی در اوایل فوریه زمانیکه ماهی از طول روزLD, 8:16[8 ساعت روشنایی، 16 ساعت تاریکی] به دوره نوری LL [تمام روشنایی] انتقال داده شدند و دومین فاز دو ماه بعد در اوایل آوریل زمانیکه طول روز کاهش یافته بود ، ازLL به LD, 12.5:11.5 ، اجرا شد. تخم ریزی تا سه ماه جلو افتاد و کیفیت تخم مشابه با گروه طبیعی بود. چنین تکنیک هایی نوید انقلابی در تولید مراکز تکثیر و مدیریت ذخایر می دهد چون این روش ها قابل اجرا در قفس ها یا دیگر مکان ها می باشد. این روش ها همچنین پرورش دهنده ها را قادر می سازد تا یک ورودی ثابتی از مولدین از طریق ابزار و آلات فتوپریودی داشته باشند و مولدین برای باقی سال در شرایط طبیعی نگهداری شوند. 

  • ali ghavampour

راهی که رفته ایم ...راهی که می رویم!!

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۶ ب.ظ

نتیجه تصویری برای ‪tilapia‬‏

چندوقتی است مباحث مربوط به پرورش ماهی تیلاپیا ، ذهن بسیاری از دست اندرکاران صنعت آبزی پروری را به خود مشغول نموده و جماعتی را ( حتی در میان عامّه مردم ) درگیر و دار باید و نبایدها و چون و چراهای ( تاکنون) بی فایده ای حیران ساخته است. اینکه تیلاپیا ماهی مفیدی است یا برعکس به دلیل نسبت نامناسب پروفیل چربی اش ،  یا استفاده از کود حیوانی در دوره پرورش ( منبعد کومه های انباشته از ماده ای تیره رنگ در حاشیه استخرهای پرورش کپورماهیان را پودرلیتیوم و یا کلرید آهن بنامیم )دشمن جان خواهد بود ، یا اینکه محیط زیست و اکوسیستم سراپا خوبی و فارغ از هرگونه تباهی کشورعزیزمان را تیر خلاصی است کارآمد ، نه در این قالب می گنجد و نه قصد دارم به ورطه اش ورود کنم که متخصصان پیش از این به کرّات در این وادی قلم فرسایی مقتضی نموده و از خجالت یکدیگر به در آمده اند . شاید روزگاری به قول خیّام " ... ناگاه منادیی در آید زکمین /کای بیخبران راه نه آن است و نه این " ، اما آن روز قدری دیر شده باشد .

اگرچه شخصاً بر این اعتقاد هستم که منع ورود تیلاپیا به عرصه آبزی پروری ساحلی تاکنون بی انصافی بوده اما چندی پیش به این مسئله فکر می کردم که بازنده واقعی در این دعوا کیست؟ موافقین یا مخالفین ورود گونه غیربومی تیلاپیا (هرکه باشد) ؟ به عقیده بنده ، هیچیک ، به اندازه بهره بردارانی که چشم انتظار معرفی راهی جهت افزایش راندمان تولید و یا گونه جایگزین به منظور تنوع کشت خود هستند در کنار ظرفیت های معطّل مانده تولید در زیر بخش آبزی پروری کشور از این کشاکش بیهوده زیان نمی بینند و جالب آنکه همه مسئولان نیز داعیه دلسوزی برای همین ظرفیت عظیم را داشته و دارند. البته پرواضح است که هیچ کدام نیز ( اعم از موافقان و مخالفان ) از سر خبث طینت بر طبل خود نکوبیده و مسلّماً هردوگروه به آنچه صحیح می پنداشته اند عمل کرده و در اثبات آن کوشیده اند . ولی شاید پرسش اصلی در غبار این آوردگاه ، مغفول مانده که همانا راهکاری جایگزین برای خروج از این وضعیت  باشد و این مهم میسّر نخواهد شد جز در سایه تعامل بین بخشی و ابتکار عمل و البته تغییر نگرش  در نهادهای تصمیم ساز.

در واقع در کنار هرگونه تلاشی در جهت کسب مجوّز معرفی تیلاپیا به مناطق ساحلی ، ضروری است برای این پرسش که " اگر تیلاپیا مناسب نیست  پس کدام گونه مطلوب خواهد بود ؟ " هم ، پاسخی درخور و مستند یافت. حقیقتاً حالا که تیلاپیا "نه" پس چرا همچنان سوکلا ، کفال خاکستری ، ماهیان خاویاری و لابستر هم "نه"؟ این حجم از انرژی که در جدال بین هواداران با مخالفان ورود تیلاپیا به آب های ساحلی صرف شده و کماکان نیز خواهد شد ، اگر در مسیر یافتن پاسخ برای پرسش بالا هزینه گردیده بود ، به یقین تا به حال منجر به معرفی گونه ای مناسب به صنعت می شد یا حداقل بخش قابل ملاحظه ای از مسیر طی شده بود.

چرا سایر گونه ها را آنچنان که باید ، وارد عرصه تولید انبوه و تجاری نساخته ایم؟ آیا در خصوص کفال خاکستری تمام برنامه ریزی مقتضی را نموده ایم؟ آیا همه کاری که در این خصوص انجام شده ، تمامی تلاش لازم و کافی برای دستیابی به بیوتکنیک تکثیر و پرورش این گونه بومی بوده و یا هنوز هم می توان کارشناسان و خبرگانی را " ولو بالصّین " یافت که قادر باشند قفل این دروازه را بگشایند؟

بر سر پروژه مولد سازی و تکثیرسوکلا چه آمد ؟ آیا عدم توفیق در انتقال مولدین این ماهی  از بندر لنگه به سایر ایستگاه های تحقیقاتی ،  نقطه پایان تلاش در جهت معرفی آن به صنعت بوده است؟ آیا تلاشی در جهت تکثیر بچه ماهی سوکلا در زیست بوم اصلی ، آن هم با استفاده از دانش کارشناسان مجرّب ( از کشورهای صاحب فن ) انجام شده یا صرفاً به نتایج تحقیقات خیرالموجودین داخلی ( با تمام احترامی که برای علم و تجربه اساتید و سروران خود قائلم) اکتفا کرده ایم ؟ حتی شاید تا این حد نیز کاری انجام نشده باشد (شکی نیست که ما "می توانیم"  ... همانگونه که " می توانیم " به جای صرف هزینه و زمان طولانی در جهت دسترسی به تکنولوژی ساخت پهپاد از نقطه صفر و تنها با اتکاء به متون موجود ، راه دیگری را نیز برگزینیم و با مهندسی معکوس و در زمانی به مراتب کوتاه تر ، فنآوری ساخت آن را بومی نمائیم که نمودیم  ) .

تحقیق در جهت پرورش ماهیان خاویاری در استخرهای خاکی و یا در قفس های دریایی تا چه پایه انجام شده و تا کجا پیش رفته است؟ از لابستر و پرورش صدف خوراکی چه خبر ؟ آیا تلاشی در زمینه تکثیر و پرورش خیار دریایی و تعمیم بیوتکنیک آن به سامانه های پرورش و کارگاه های تکثیر موجود در کشور هم صورت گرفته است؟

با خامه ماهی چه کرده ایم و چقدر این گونه ماهی دریایی  را در تحقیقات خود مورد التفات قرار داده ، چرخه تولید مصنوعی آن را در اختیار گرفته و وارد سیستم پرورشی خود نموده ایم؟ آیا در این وانفسای قیمت آبزیان در بازار داخل ، خامه ماهی نمی تواند سفره شهروندان را مزیّن به غذای سلامتی نماید ( هرچند این روزها اعتقاد بر این است که ما مأمور به تأمین معیشت و اشتغال زایی نیستیم و هر کلامی بر این سیاق شعار پنداشته می شود ) ؟

اساساً جدل بر سر چیست ؟ حریفمان کیست؟ باور کنید بحث تیلاپیا و اما و اگرهای آن بین شیلات و محیط زیست شباهتی بسیار به داستان فیل در تاریکی مولانا یافته که هریک از منظری به آن ورود نموده اند. هردو بر حق هستند و کمترمی توان در دلایل و مستندات هردوبخش تردید نمود ( بگذریم از اظهارنظرهایی که گهگاه در شبکه های اجتماعی و یا حتی محافل رسانه ای منتشر شده و دست به دست می گردد که البته در این زمینه نیز همچون بسیاری موارد دیگر ، روشنگری و اطلاع رسانی مناسبی صورت نگرفته و بعضا تنها به نیشخندی بر کم سوادی گویندگان و نویسندگان ، آنهم در محافل خصوصی  بسنده نموده ایم  به این اعتبار که نتایج تحقیقات گویای همه چیز هست ، حال آنکه مخاطبین رسانه های جمعی و عمده اعضای شبکه های اجتماعی  ،کمتر به نتایج تحقیقات آکادمیک رجوع می کنند ) .

با این حال مسلّماً تیلاپیا ، تنها گونه ماهی پرورشی در دنیا نیست .

حتی می توان با اطمینان پیش بینی نمود که  در صورت اخذ مجوّز ورود این ماهی به صنعت آبزی پروری کشور ، باز هم ما می مانیم و بازار آبزیانی که می بایست اینبار، شاهد عدم توانایی رقابت تیلاپیای Farmed in IRAN با تیلاپیای هندی و چینی و ... به هزار و یک دلیل ( هزینه تولید گزاف ، مالیات بالا و ...) باشد و اینبار نیز وانامی ، البته به روایتی دیگر. بگذریم ...

تیلاپیا اکنون مجوز تکثیر و پرورش ( حداقل تحقیقات در این زمینه ) را در مناطق مرکزی کشور پیدا کرده و چه کسی است که نداند این مناطق ، بخش عظیمی از سطح زیر کشت را برای این آبزی تأمین خواهند نمود. چه عیبی دارد اگر فائو ، روزی ، منطقه تیلاپیا خیز ایران را کویر مرکزی بداند و این دلیل را نیز در کنار گزارشات خود درج کند که به دلیل مخالفت های سازمان محیط زیست ، مجوز پرورش تیلاپیا برای سواحل جنوبی و شمالی این کشور داده نشده است؟ اگر این اتفاق برای استرالیا ، ژاپن ، کانادا  و یا هر کشور دیگری می افتاد واکنش ما چه بود ؟ جز این بود که حکومت قانون را در این ممالک تحسین می کردیم و ضمن مقایسه آنها با سیستم خودمان به این نتیجه می رسیدیم که " ببین تفاوت ره از کجا ست تا به کجا " ؟ قبلاً هم عرض کرده ام که شخصا بر این باورم ، ممنوعیت هایی که در این مسیر اعمال شده به نوعی اجحاف در حق صنعت بوده است و گواه این ادعا نیز نتایج تحقیقاتی است که بخشی از آنها در رشته مقالات ارائه شده در نخستین همایش تیلاپیا آورده شده است. با این حال عقیده دارم رایزنی در این وادی را می بایست به محافل تصمیم گیر و مؤثر واگذار نمود و بدنه کارشناسی شیلات  ( اعم از تحقیقات و اجرا در بخش های دولتی و غیر دولتی ) بر ارائه پاسخی مناسب جهت پرسش بالا پافشاری و تمرکز نمایند چرا که دود حاصل از  تداوم این فضا ، تنها به چشم صنعت آبزی پروری خواهد رفت . موفق باشید.

  • ali ghavampour

آیا مغز انسان تکامل یافته مغز میگوهاست ؟

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۲ ب.ظ

نتیجه تصویری برای ‪human brain evolution shrimp brain‬‏

دانشمندان و محققین انگلیسی در موزه تاریخ طبیعی این کشور بحث داغی را در بررسی این نظریه آغاز کرده اند که "آیا منشأ تکامل مغز انسان و بسیاری دیگر از جانوران عالی  ، میگوهای نخستین بوده است ؟" .

این نظریه از آنجا شکل گرفت که در استان Yunnan  در چین  فسیل هایی مربوط به میگوهای نخستین که قدمت آنها به 520 میلیون سال می رسد یافت شده است.با توجه به اینکه تکامل مغز نیز از حدود 600 تا 700 میلیون سال قبل در جانوران شروع شده و این روند در طول سال ها 7 تا 11 انشعاب تکاملی پیدا نموده ، به نظر می رسد مغز میگوهای یافت شده در چین یکی از ریشه ای ترین اجزاء این مسیر تکاملی باشد و به همین دلیل دور از ذهن نیست که فکر کنیم مغز ما هم در مسیر تکامل خود ، به نوعی از مغز میگو منشعب گردیده است .

  • ali ghavampour

انرژی های دریایی منابعی تمام نشدنی و پاک

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۳ ق.ظ

نتیجه تصویری برای ئشقهدث ثدثقلغ

در برهه ای از زمان کشف معادن زغالسنگ و چاه های نفت تحولی بزرگ در زندگی بشریت به شمار می رفت و بشر با دسترسی به این منابع زیرزمینی و فرآورده های آن توانست با شتاب به سوی توسعه گام بردارد اما دیری نپایید که موضوع تمام شدنی بودن این منابع به کابوسی برای جهان تبدیل شد، از این رو با توجه به محدود بودن انرژی های زیرزمینی ای که قابل استحصال هستند و از طرفی آلودگی های زیست محیطی ناشی از استخراج آنها از آغاز فرآیند استخراخ تا مراحل فرآوری، کشورها در صدد دستیابی به انرژی های نو و تجدیدپذیر و از همه مهمتر انرژی هایی با کمترین پیامدهای منفی زیست محیطی برآمده اند. انرژی هایی که سازگار با محیط زیست باشند و  کمترین تاثیر را بر تغییرات اکولوژیکی بگذارند.

براساس تحقیقات انجام گرفته دریاها و اقیانوس ها می توانند در کنار انرژی خورشیدی و باد منابع پایان ناپذیر انرژی های پاک و تجدیدپذیر باشند و آینده انرژی جهان را تضمین کنند. دریا بستر انرژی های متنوعی است که بشر تا به امروز موفق به کشف آن شده است که از بین آنها می توان به انرژی امواج، جز و مد، جریانات دریایی، انرژی ناشی از اختلاف گرمایی و اختلاف چگالی(شوری) اشاره کرد.

انرژی امواج و انرژی جزر و مد را می توان مهمترین زیر مجموعه های انرژی های دریایی به شمار آورد. امواج در اثر انتقال انرژی از باد به دریا به وجود می آیند. میزان این انتقال انرژی بستگی به سرعت باد و نیز به مسافتی دارد که در طول آن باد با سطح آب در فعل و انفعال بوده است. موج ها به خاطر جرم آبی که نسبت به سطح متوسط دریا جابه جا شده ، انرژی پتانسیل و به خاطر سرعت ذرات آب ، انرژی جنبشی را با خود حمل می کنند. در بسیاری از موارد انرژی ذخیره شده از طریق اصطکاک و اغتشاش و با شدتی که بستگی به ویژگی امواج و عمق آب دارد ، از بین می روند اما امواج بزرگ در آب های عمیق، انرژی خود را باکندی بسیار از دست می دهند ، در بسیاری از موارد منشا این امواج بادهای محلی و توفان هایی است که روزها قبل در دوردست اتفاق افتاده اند.

امواج توسط ارتفاع، طول موج و دوره تناوبشان مشخص می شوند. قدرت امواج معمولاً بر حسب کیلووات بر متر بیان می شود که نمایانگر شدت انتقال یا عبور انرژی از یک خط فرضی به طول یک متر و موازی با جبهه موج است. امروزه فناوری تولید انرژی از موج اقیانوس ها وجود دارد، به طوری که اختراعات بسیاری در این زمینه به ثبت رسیده است که به سه روش اصلی استفاده از کانالی به شکل مخروط ناقص ،استفاده از حرکت عمومی امواج اقیانوس توسط مکانیزم های گوناگون و استفاده از یک ستون نوسانی آب می توان اشاره کرد.

جزر و مد دریا در اثر جاذبه ماه و خورشید به هنگام گردش زمین به وجود می آید. نیروی جاذبه ماه باعث ایجاد برآمدگی در آب ها شده و به علت گردش وضعی زمین این برآمدگی به سمت غرب جریان پیدا می کند ، در نتیجه موج هایی با دوره ۱۲ساعت و ۲۵ دقیقه ایجاد می شود که دامنه نوسان آنها در اقیانوس های بزرگ در حدود 5 متر است. اثر نیروی جاذبه خورشید نیز مشابه ولی ضعیف تر است و هر ۱۲ ساعت یک مرتبه ظاهر می شود. به این ترتیب جزر و مد به صورت منظم رخ می دهد. بیشترین دامنه جزر و مد زمانی به وجود می آید که ماه و خورشید در یک راستا قرار گرفته باشند.

هنگامی که امواج جزر و مدی به سواحل و فلات قاره می رسند، دامنه آنها می تواند در اثر هجوم آب، قیفی شدن آبراه و ایجاد رزنانس به طور قابل ملاحظه ای افزایش یابد. مثلاً دامنه جزر و مد در نقاط مناسبی از کانادا به بیش از ۱۰ مترمی رسد. به رغم پیچیدگی خاصی که در مورد جزر و مد وجود دارد پیش بینی و محاسبه دقیق آن در هر محل ممکن است. 

استحصال انرژی از جزر و مد در نقاطی عملی است که انرژی زیادی به صورت جزر و مدهای بزرگ در آنها متمرکز شده باشد و به علاوه جغرافیای محل نیز برای احداث نیرگاه جزر و مدی سایت مناسبی فراهم کرده باشد. چنین مکان هایی در همه جا یافت نمی شوند. اما تا به حال تعداد نسبتاً زیادی شناسایی شده اند.

نخستین و بزرگ ترین نیروگاه جز و مد در لارانس فرانسه تأسیس شده است که جنبه تجاری دارد. به غیر ازآن، نیروگاه ۲۰ ماواتی آناپولیس در کانادا، نیروگاه آزمایشی ۴۰۰ کیلوواتی کیسلایاگوبا در شوروی سابق و نیروگاه ۲/۳ مگاواتی جیانگزیا در چین را می توان نامبرد.

انرژی جریانات دریایی نیز یکی دیگر از راه های استحصال انرژی است که نسبت به سایر منابع انرژی دریای جدیدتر است و تنها چند مورد از توربین های آن در اروپا ساخته شده است و هنوز به شکل فراگیر مورد استفاده قرار نگرفته است. این فن‏آوری بسیار شبیه توربین‏های بادی کار می کند و از جریان سیال آب جهت چرخاندن پره‏های بزرگ استفاده می نماید. می توان این فن‏آوری را در مناطقی که سرعت جریان جزرومدی بالا است نصب کرد. در کشور ما نیز به علت وجود تنگه‏ها و خورهای دارای جریانات با سرعت قابل توجه، احتمال امکان استفاده از این فن آوری وجود دارد.

نیروگاه های اختلاف گرمایی نیز با بهره برداری از اختلاف دمای میان سطح و عمق اقیانوس یک سیکل حرارتی باد و چشمه عظیم گرم و سرد تشکیل می‌دهند و با بکارگیری تجهیزات ویژه ای با استفاده از ایجاد بخار و تقطیر از این راه می‌توان انرژی مکانیکی و در نهایت انرژی الکتریکی تولید کرد. از اختلاف چگالی و لایه بندی شدن آب دریاها و اقیانوس‏ها نیز می توان با ایجاد اختلاف فشار برای تولید الکتریسیته استفاده کرد.

نتایج تحقیقات حاکی از آن است که در کشور ما بیشترین مقدار انرژی های دریایی در محدوده انتهای جنوب غربی جزیره قشم در خلیج فارس، منطقه ای بین جاسک و چابهار و منطقه ویژه به نام خورموسی در استان بوشهر وجود دارد. در پایان باید بر این نکته تاکید کنیم در روزگاری که جهان در پی کشف منابع جدید برای انرژی های پاک و تمام نشدنی است ما نیز باید با به خدمت گرفتن متخصصان و بکارگیری فناوری های روز دنیا از قابلیت های استراتژیکی کشورمان نهایت استفاده را ببریم( البته خورموسی در استان خوزستان قرار دارد ).

سید محمد سید کریمی - سایت مارین نیوز

  • ali ghavampour

اکولوژی صنعتی چیست ؟

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ق.ظ
نتیجه تصویری برای ‪industrial ecology‬‏
 از اصول محوری محیط زیست صنعتی توجه به این مهم است که سیستم های اجتماعی و تکنولوژیکی در داخل زیست کره محدود بوده و در خارج از آن نیز  وجود ندارد. اکولوژی صنعتی به این معناست که سیستم های صنعتی می توانند بهبود یابند و تاثیرات منفی آنها بر محیط زیست طبیعی به حداقل برسد. البته دستیابی به یک اکوسیستم صنعتی ایده‌آل شاید هرگز در عمل ممکن نباشد، ولی اگر کشورهای در حال توسعه بخواهند بدون صدمه زدن به محیط زیست، سطح زندگی خود را حفظ کنند و خواهان ارتقای سطح زندگی مردم باشند، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان در این کشورها باید عادت‌های تولیدی و مصرفی‌شان را دگرگون سازند. اکولوژی صنعتی به عنوان رویکردی نوین در حفاظت از محیط زیست و حفظ منابع، می تواند نقش موثری در این زمینه ایفا کند.

اکولوژی صنعتی چیست؟
اکولوژی صنعتی (Industrial Ecology)، جریان مواد و انرژی با در نظر گرفتن بهینه سازی استفاده از آنها در سیستم های اجتماعی و اقتصادی است. اکولوژی صنعتی رشته ای با گرایش های گوناگون و دانشی بسیار نوپا محسوب می شود. در این دانش از علوم مختلفی چون فنی و مهندسی، اقتصاد، جامعه شناسی، سم شناسی و علوم طبیعی نیز استفاده می شود. از جمله اهداف بوم شناسی صنعتی، تاکید بر توسعه پایدار سیستم های صنعتی بوده به نحوی که با تلاش جهت کاهش اثرات نامطلوب فرایندها و محصول بر محیط زیست و کاهش مصرف منابع بر یکپارچه سازی فعالیت های صنعتی و سیستم های بوم شناختی تاکید می نماید.
تاریخچه:
اکولوژی صنعتی برای نخستین بار در سال 1989 در مقاله ای که توسط رابرت فراچ و نیکلاس گالاپولوس نوشته شده بود، مطرح شد. بحث مهم در این مقاله این بود که چرا سیستم صنعتی جهان مانند اکوسیستم عمل نمی کند؟ و چرا مواد خروجی یک صنعت نمی تواند به عنوان مواد ورودی صنعتی دیگر مورد استفاده قرار بگیرند و در نتیجه باعث کاهش آلودگی محیط، کاهش استفاده از مواد اولیه و برطرف کردن مشکلات ناشی از دفع ضایعات شود؟

هدف اکولوژی صنعتی:

اکولوژی صنعتی به دنبال تعیین جریان صحیح استفاده از مواد و فرآیندهای صنعتی در جامعه مدرن امروز است. کارشناسان اکولوژی صنعتی، اثرات فعالیت های صنعتی بر روی محیط زیست را بررسی می کند  که شامل استفاده از منابع طبیعی، مشکلات دفع زباله یا فاضلاب های صنعتی و ... است. مثلاً یک قطعه فولاد می‌تواند یک سال به صورت یک قوطی یا بشکه درآید، سال بعد در یک خودرو یا ماشین استفاده شود و 10 یا 15 سال آینده به عنوان تیرآهن در یک ساختمان به کار رود.
در یک پارک صنعتی در شهر کالنبرگ دانمارک یک نیروگاه بزرگ، یک پالایشگاه نفت، یک کارخانه داروسازی، یک کارخانه گچ، یک کارخانه تولید کننده آنزیم و یک شرکت زباله همگی از محصولات فرعی و ضایعات یکدیگر و انرژی گرمایی حاصل از زباله ها استفاده می کنند.

اکولوژی صنعتی دارای چندین نوع می باشد:

نوع 1) در این نوع مسیر خطی  بوده  ممکن است به محیط لطمه وارد شود، چون فقط ورودی و خروجی داریم.

نوع 2) درنوع دوم، سیستم شبه حلقوی شده و بصورت فرایندی انجام می پذیرد.

نوع 3) در این نوع، سیستم کاملا حلقوی بوده و به محیط هیچگونه لطمه ای وارد نشده یعنی هیچگونه پسماندی به محیط وارد نمی شود.

فرایندهای تولید در یک اکوسیستم صنعتی، به سادگی مقدار مواد در چرخش را از شکلی به شکلی دیگر تبدیل می کند. البته این بازیابی هم کماکان مستلزم صرف انرژی و تولید ضایعات و فرآورده‌های جنبی مضر است، ولی در سطحی بسیار پایین‌تر از سطح امروزی.
اکولوژی صنعتی، تغییر روند صنعت از سیستم های خطی است که در آن منابع به یک سیستم حلقه بسته وارد شده که در آن زباله می تواند به ورودی برای فرایندهای جدید تبدیل شود و در حفاظت از محیط زیست نقش موثری ایفا می کند.
در نهایت اکولوژی صنعتی عبارت است از:
• بررسی جریان مواد و انرژی در فعالیت های صنعتی ،
• مطالعه اثرات این جریان بر محیط زیست ،
• مطالعه اثرات عوامل اقتصادی، سیاسی، قانونی و اجتماعی استفاده از منابع  و استفاده حداکثری از مواد و انرژی و کاهش ورود آلاینده ها به محیط زیست.
در حقیقت در سیستم های مبتنی بر اکولوژی صنعتی، ضایعات یک واحد، مورد استفاده واحد دیگر قرار می گیرد و به عنوان مواد و انرژی آن واحد به کار گرفته می شود. در این حالت از یک سو بر میزان درآمد واحد اول افزوده شده و از منابع طبیعت کمتر استفاده می شود و از سوی دیگر، به دلیل عدم ورود آلودگی ها به محیط، از هزینه های اجتماعی که قبلاً به جامعه تحمیل می شد جلوگیری می شود.
(منبع : پورتال سازمان حفاظت محیط زیست)
  • ali ghavampour

بیوفلاک ، فرصت ها و تهدیدها

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۱ ق.ظ

نتیجه تصویری برای ‪aquaculture biofloc‬‏

اگر کشورهای شرق آسیا ، پس از چندین سال آبزی پروری ، به سیستم های متراکم و مکانیزه روی آوردند و این صنعت را با صبغه ای علمی دنبال نمودند ، در ایران اما این رویکرد خیلی زود در میان دست اندرکاران آبزی پروری به ویژه در صنعت میگو ، هواداران خود را یافت . با این حال دلایلی چند ، از جمله تجربه ناموفق سیستم های متراکم و مدار بسته در قزل آلا و شیوع بیماری در مزارع پرورش میگو ، سبب ایجاد نوعی محافظه کاری و شاید هراس از ورود به عرصه های نوین پرورش آبزیان  در میان دست اندرکاران این زیر بخش شده که می توان گفت بخشی از آن منطقی و بخشی غیر معقول است .

در این زمینه به نظر می رسد اتخاذ رویکردی ایجابی ، منطقی ترین راهکار باشد تا در کنار توسعه شیلات و آبزی پروری ، از تهدیدهای منجر به رکود و یا احیاناً شکست این صنعت در کشور پرهیز گردد چرا که با توجه به مکانیسم های حاکم بر بخش کشاورزی و سایر صنایع و فعالیت های اقتصادی ( بجز حوزه انرژی ) در کشور ، رکود آبزی پروری ، به  تغییر سریع( و غالبا منفی) در دیدگاه مسؤولین نسبت به کلیت صنعت به جای ضرورت رفع مشکلات صنعت جهت غلبه بر تهدیدات و عوامل موجد رکود خواهد انجامید . 

مقاله ای که لینک دانلود آن در ذیل این مطلب تقدیم گردیده ، احتمالاً پیش از این نیز در وبلاگ ارائه شده است اما بی مناسبت ندیدم مجدداً آن را به عنوان معرفی یکی از روش های نوین پرورش آبزیان که شاید به مثابه تیغی دو لبه در روند توسعه این فن مطرح است ، در وبلاگ قرار دهم با این امید که مورد توجه بازدید کنندگان واقع گردد :

لینک دانلود

  • ali ghavampour

ریسک فاکتورهای پرورش آبزیان در محیط دریا

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۶ ق.ظ

یکی از زمینه های بسیار موفق توسعه آبزی پروری ، پرورش این موجودات در محیط دریاست که خوشبختانه کشور ما نیز از چند سال پیش ، با تمرکز سیاست های سازمان شیلات ایران بر "پرورش ماهی در قفس های دریایی " به آن پرداخته است .

اما بالطّبع به موازات معرفی هرفنّآوری به محیط  ، لازم است پیوست زیست محیطی  آن نیز مدّ نظر قرار گیرد تا مبادا ( همچون کثیری از طرح های مشابه) ، مخاطرات اکوسیستمی طرح ، در نهایت به عنوان تهدیدی فراروی توسعه ، مانع از عواید مثبت آن در کشور گردد .

تصویر زیر برخی مخاطرات عمده ناشی از طرح های پرورش ماهی در قفس را نمایش داده است که امیدوارم صرفاً با نگاهی کارشناسانه و به دور از هرگونه پیشداوری مورد توجه قرار گیرد :

  • ali ghavampour