در این نمودار فرضیه پروفسور Flegel که در سال 2009 ارائه گردید، برای مکانیسم پدیده " تطابق ویروسی" توضیح داده شده است.
این فرضیه بیان می کند که : پس از ورود ویروس به سلول ، بخش های مختلف RNA پیام رسان ویروس (mRNA) توسط سلول میزبان در طول های مختلف به شکل DNA خطی و حلقوی کپی می شود. برخی از این قطعات به ژنوم میزبان وارد و در صورت قرار گرفتن در ژنوم تخمک و اسپرم قابلیت توارث می یابند. بعضی از این EVE ها (عناصر ویروسی درون زا یا endogenous viral elements) تولید RNA آنتی سنس می کنند که می تواند به mRNA ویروس تازه وارد شده به سلول متصل و منجر به تخریب آن شود و موجب کنترل آلودگی ویروسی گردد.
در لینک ذیل علاقمندان می توانند مقاله مربوط به این فرضیه را که به تازگی در سایت Aquaculture Alliance منتشر شده مشاهده نمایند:
سلام
در روزهای گذشته، فایل تصویری وبینار مربوط به پرورش فوق متراکم میگو که توسط جناب آقای دکتر فرشاد شیشه چیان برگزار شده بود رو در این وبلاگ به اشتراک گذاشتم. امروز فایل پی دی اف این وبینار، که بیشتر به مبانی روش میکسوتروفیک پرداخته در لینک ذیل قرار داده شده. امیدوارم مورد استفاده علاقمندان و بازدید کنندگان از وبلاگ قرار بگیره. ضمنا جا داره از سروران عزیزی که ظرف این چند روز با ارائه نظرات خودشون بنده رو مورد لطف قرار داده اند تشکر کنم.
در پرورش میگو، سودآوری از طریق یک نهاده در سه زمینه عملکرد تولید، سلامت محصول و تولید پایدار قابل تعریف می باشد.
همزمان با رشد صنعت میگو و استقبال از این آبزی در سبد مصرف خانوار در سطح جهان، اهمیت تولید بیشتر میگو با کمترین هزینه افزایش پیدا نموده است. در واقع کلید اصلی این معادله را می توان در ضریب تبدیل غذایی (FCR) و نرخ رشد ویژه (SGR) جستجو نمود.
نمونه ای ازغذای تولید شده (NovaGain) با استفاده از پروتئین حشرات، با بهبود FCR و SGR به ترتیب با کاهش 28 درصدی و افزایش 25 درصدی قادر است طول دوره پرورش و میزان غذای استفاده شده برای تولید میگو پرورشی را کاهش دهد.
طی دو دهه گذشته، مهم ترین بحران تهدید کننده صنعت پرورش میگو، بروز بیماری ها بوده است.
غذای NovaGain با کاهش تلفات 39 درصدی در چالش بیماری با ویروس لکه سفید و 22 درصد کاهش تلفات در چالش با عامل EMS نقش مؤثری در زمینه افزایش حاشیه سود ایفا نموده است.
این غذا، در زمینه کاهش مخاطرات زیست محیطی نیز با کاهش 50 درصد CO2 نسبت به نهاده های تولید شده با پودر ماهی و یا سویا، تأثیر قابل ملاحظه ای در این خصوص داشته است.
در این مطلب قصد دارم به مسیر بروز بیماری در میگوها با تاکید بر بیماری لکه سفید میگو بپردازم.
ابتدا عرض کنم که این دیاگرام از مقاله ای به قلم آقای دکتر Hassan B.M در لینکدین و تحت عنوان "ارزیابی انتقال و بروز آلودگی میگوهای پنائیده به بیماری لکه سفید" اقتباس شده. علاقمندان می تونن برای دسترسی به این مقاله مفید، لینک زیر رو دنبال کنند:
https://www.linkedin.com/pulse/assessment-white-spot-virus-wsd-transmission-infection-hasan-b-m-/
خوب، بپردازیم به اصل موضوع:
همونطور که ملاحظه می فرمائید، دیاگرام دارای دو بخش در چپ و راست هست که یکی مسیر انتقال ویروس و دیگری محرک های بروز بیماری رو شامل شده.
در سمت چپ، یعنی عوامل انتقال، ابتدا ( در بالاترین باکس) مولدین قرار دارند که تولید لارو آلوده توسط اونا، از عوامل مهم انتقال ویروس به محیط پرورش شمرده می شه.
پائین تر، کیفیت پست لارو ذخیره سازی شده مورد پرسش قرار گرفته. استحضار دارید که یکی از مزایای تست های استرس در کنترل کیفیت پست لارو، تشخیص لارو آلوده هست (بجز قدرت و قابلیت پست لارو برای تحمل استرس های اسمزی، تراکم و ...). در اوایل قرن بیست و یکم، طی تحقیقاتی مشخص شد که تلفات حاصل از تست فرمالین با 100 پی پی ام غلظت، غالبا آلودگی به ویروس لکه سفید رو نشون می دادن. به این ترتیب در اینجا، پرسش از کیفیت پست لارو ذخیره سازی شده، به نوعی و به شکل غیر مستقیم، اشاره به احتمال ورود ویروس از طریق پست لارو به محیط استخر رو داره.
در بخش پائین تر از اون، به عواملی مثل فرآوری آب، فیلتراسیون و یا منابع آبی مورد استفاده اشاره شده که همگی در صورت دارا بودن مشکل، سبب ورود آب آلوده به محیط مزرعه خواهند شد.
بخش بعدی، ناقلین ویروس رو مورد توجه قرار داده و پس از اون شرایط بیوسکوریتی مورد سئوال قرار گرفته. در واقع تا اینجا همه عوامل به ورود و حضور ویروس به مزرعه و محیط پرورش کمک کرده اند.
اما وقتی می رسیم به مستطیل سوم (از بالا ستون وسط) که با عنوان افزایش حساسیت مشخص شده، عوامل تأثیرگذار همگی از سمت راست دیاگرام یعنی همون عوامل مستعد کننده بروز یا ماشه های بروز بیماری منشأ گرفته اند. این عوامل شامل مرگ پلانکتونی، نوسانات pH، وضعیت بستر، غذادهی بیش از حد، متابولیت های سمّی (که در اینجا با ارتباط دادن این سموم به pH در واقع اشاره به آمونیاک و سولفید هیدروژن می تونه داشته باشه که اولی در pH بالا و دومی در pH پائین، به عنوان متابولیت های سمّی در محیط استخر مطرح می شن)، کاهش اکسیژن محلول، نوسان در دما، افزایش آمونیاک و آلودگی های باکتریایی هستند.
به این ترتیب، فارغ از وجود ویروس، می بینیم که ماشه بروز بیماری، عوامل استرس زا و ضعیف کننده میگو هست. همینجا می شه به عبارت کار در کنار ویروس اشاره کوتاهی داشت. اگرچه پرورش میگو در محیط محصور و در کنارش، افزایش تراکم ذخیره سازی، خودبخود ایجاد کننده استرس هست، اما بعضاً می شه در صورت مدیریت عوامل استرس زا، مخاطره بروز بیماری رو حداقل تا زمان برداشت به تعویق انداخت. این کار رو در موارد زیادی در سایت های مختلف پرورش میگوی کشور هم دیده ایم.
در مرحله بعد، به مرحله آلوده شدن میگوها می رسیم و متعاقب اون تکثیر ویروس.
تحت چنین شرایطی، در بخش سمت چپ دیاگرام به همجنس خواری و خارج نکردن میگوهای مرده (تلفات ناشی از بیماری) اشاره کرده که می تونه انتقال افقی بیماری و ازدیاد ویروس رو سبب بشه. به عبارتی، با توجه به اینکه ویروس برای تکثیر خودش، احتیاج به سلول زنده داره و میگوهای تلفاتی نمی تونن این امکان رو در اختیارش قرار بدن، همجنس خواری و یا تغذیه سایر میگوها از میگوهای تلف شده یا بی حال در استخر، این امکان رو در اختیار ویروس قرار می ده تا وارد یک ارگانیسم زنده بشه و با سرعت بالاتری تکثیر و ازدیاد پیدا کنه.
مرحله آخر دیاگرام (پائین ترین باکس) هم بروز بیماری رو نشون داده.
به نظر میاد، پرورش دهندگان عزیز، طی اعمال مدیریت بر مزارع خودشون، یه نیم نگاهی هم به این دیاگرام داشته باشن، می تونن (حتی اگر ریسک وجود ویروس در منطقه شون هم پائین باشه)، دوره پرورش موفقی رو رقم بزنند. انشاالله.
دیروز وقتی به وبلاگ سر زدم تا یه گردگیری از مطالبش کنم، دیدم این مطلب در قسمت پنجم ناقص مونده و بخش ششم هنوز نوشته نشده. اول فکر کردم این نقص ناشی از حواس پرتیه اما بعد که به متن اصلی مراجعه کردم دیدم تا اینجا هم خوانندگان عزیز وبلاگ، چیز خاصی رو از دست نداده اند.
اما من باب " کار را که کرد آنکه تمام کرد" ، تصمیم گرفتم این بخش رو هم به پنج قسمت قبل با این عنوان اضافه کنم:
" برای رفع مشکلات کیفی آب، برنامه داشته باشید" .
البته این موضوع آنچنان هم که در ظاهر به نظر می رسه آسون نیست. در واقع، برای داشتن برنامه به منظور رفع مشکلات کیفیت آب استخر، هم مجهز بودن به تجهیزات ثبت پارامتر، هم رصد دائمی اونا و هم توان تحلیلشون لازمه و در نهایت، در دسترس بودن نرم افزارها و سخت افزارهای مناسب به اضافه نیروی انسانی کارآمد که بتونه در زمان مناسب، اقدام مقتضی رو در کمترین زمان انجام بده.
پس مشاهده می کنید که داشتن برنامه برای رفع مشکلات کیفی آب اونقدرها هم ساده نیست و لازمه با حساسیت بالایی دنبال بشه.
5- تعویض آب
تعویض آب روشی کارآمد و مقرون به صرفه جهت حفظ کیفیت آب در اختیار مدیران استخرهای پرورش میگو محسوب می گردد. این کار از تجمع بیش از حد آمونیاک در استخر جلوگیری نموده و به میگوها کمک می کند تا مراحل استرس زای دوره پرورش همچون بروز بیماری و مرحله برداشت را با سلامت بیشتر سپری نمایند. پیشنهاد می شود تا قبل از روز 40 تا 50 پرورش، از تعویض آب استخر خودداری شود.
مقدار پیشنهادی تعویض آب روزانه 10 تا 30 درصد است. با افزایش تغذیه روزانه، مقدار تعویض آب در طول شبانه روز نیز بیشتر می شود. علاوه بر این، با بالا رفتن مقدار آمونیاک موجود در محیط استخر، بهتر است تعویض آب افزایش یابد تا غلظت این ماده سمّی تا حد مناسب کاهش پیدا نماید.
موضوع مهمی که بایستی همواره به خاطر داشت این است که تعویض آب، علیرغم سودمندی فراوان، می تواند خطر ورود عوامل بیماریزا از محیط به استخر را افزایش دهد. از این رو توصیه می شود آب جدید را قبل از ورود به استخر، فرآوری و ضد عفونی نمائید.
4- مراقب تغییرات در غلظت فسفر و جمعیت جلبک های درون استخر باشید
بخش مهمی از زنجیره غذایی آبزیان را جلبک ها تشکیل می دهند. با این حال، برخی از انواع جلبک، در این زنجیره جایگاهی ندارند چرا که تولید کننده سموم جلبکی بوده و از این رو توسط سایر جانوران آبزی مورد تغذیه قرار نمی گیرند. این گونه جلبک ها به واسطه توانایی بالا در بکارگیری روش های مختلف شناوری نسبت به سایر گونه های فیتوپلانکتونی، شانس بیشتری در دسترسی به مواد مغذی و نور دارند. این موضوع باعث رشد سریع تر و در نهایت غلبه این جلبک های مضر بر سایر گونه های زی شناوران گیاهی می گردد. از جمله چنین گونه های جلبکی می توان به جلبک های سبز آبی اشاره نمود که بعضی محققین آن ها را در زمره باکتری ها قرار داده اند هرچند توانایی فتوسنتز را دارا می باشند.
در استخر های پرورش میگو، در طول دوره پرورش، حجم زیادی از مواد مغذی توسط خوراک روزانه، وارد آب می شود. بخش عمده ای از این مواد مغذی از جمله نیتروژن و فسفر توسط میگو مورد تغذیه قرار نگرفته و وارد ستون آب و یا رسوبات بستر می گردد و در خصوص فسفر، این میزان هدررفت را بین 72 تا 89 درصد از کل فسفر ورودی به استخر تخمین زده اند. فسفر اضافی وارد شده به محیط استخر پرورش، موجب رشد و تکثیر جلبک ها از جمله شکوفایی جلبک های مضر می شود.
پس از گذشت مدت کمی از ایجاد شکوفائی جلبکی، سلول های جلبک به حداکثر رشد خود رسیده و وارد مرحله مرگ می شوند. این رویداد به مرگ جلبکی معروف است. لاشه این جلبک های مرده سبب افزایش بار مواد آلی استخر و افزایش میزان آمونیاک محیط تا مقادیر نامطلوب و سمّی می گردد. علاوه بر این، تجزیه این مواد آلی نیاز به مصرف اکسیژن دارد و همین امر می تواند منجر به کاهش اکسیژن و زمینه ساز بروز بیماری ها و تلفات شود.
به این دلیل، کنترل و پایش مداوم غلظت فسفر و از طرفی بررسی وضعیت شکوفایی جمعیت جلبکی در استخرهای پرورش میگو به منظور حصول اطمینان از قرار داشتن این دو پارامتر در محدوده پایدار و مطلوب، حائز اهمیت فراوانی است. توصیه می شود، با مشاهده افزایش غلظت فسفر و در پی آن بروز شکوفایی جلبک های مضر، نرخ تعویض آب افزایش داده شود (در منابع، مقدار مطلوب غلظت فسفر معدنی در آب استخرهای پرورش میگو، کمتر از 0.2 میلی گرم در لیتر توصیه شده است).