مدتی این مثنوی تأخیر شد ....
امروز که فرصتی حاصل شد تا مطلب جدیدی رو در وبلاگ بارگذاری کنم ، به فاصله زمانی بین آخرین مطلب تا امروز نگاهی کردم و با مشاهده حدود 38 روز بازه تأخیر تعجب کردم . قبل تر ها وقتی چنین تأخیری پیش میومد ، کلافه می شدم و هرجوری بود دوباره سرکشی و به روز رسانی وبلاگ رو شروع می کردم ( که انشاالله الان هم همینطور باشه ) ولی در این وبلاگ جدید ، فکر می کنم هنوز تازه واردم و به همین خاطر اون علاقه قبلی به سرکشی دائم به خونه برام حاصل نمی شه .
ظرف چند ماه گذشته که دوره تکثیر و پرورش جدید میگو در کشور و به طور خاص ، استان بوشهر برقرار بود ، مطلب الی ماشاالله برای وب نگاری دم دست قرار می گرفت ولی راستش وقتی می دیدم قرار دادن یک عبارت کوتاه در گروه "صنعت میگو پرورشی ایران " متخلص به "صمپا" در تلگرام ، که روزی از اون ، به عنوان دانشگاه مجازی صنعت میگو یاد می شد ، بازخوردهای کوناگون و بعضاً نامطلوبی داره ، از اینکه در اینجا مطلب رو باز کنم دلسرد می شدم و فاصله ام با وبلاگ بیشتر و بیشتر می شد . اما امروز که تقریباً در پایان دوره سال 96 هستیم ، باز هم یادم اومده که خونه خودم ، برای بر زبان آوردن تفکراتم ، بهترین و امن ترین جاست هرچند در اونجا هم تازه وارد باشم .
به همین خاطر ، امیدوارم حضورم رو در خونه خودم ، بعد از این پررنگ تر ببینم .
صنعت میگوی پرورشی در کشور ، امسال ، با بحران جدیدی مواجه بود . بخشی از اون مربوط بود به گرما ، بخش دیگری کیفیت نهاده ها ، قسمتی به عدم دسترسی به بهبود دهنده ها و قسمتی هم به عامل مدیریت . گرمای فوق العاده شدید در استان های جنوبی ( که بعضاً دمای آب استخرها رو در مقطعی به حدود 38 درجه سانتیگراد هم افزایش داد ) همه رو غافلگیر و نگران کرد که شاید منبعد ، تقویم پرورش رو نه بر اساس سرمای زودرس که بر پایه گرمای " دیر رو " بایستی تعیین کرد و این موضوع چندان اتفاق مبارکی نیست . این گرما و شرایط Extreme دمایی ، نیاز به اعمال تغییرات اساسی در مدیریت ، نهاده ها ، سیستم پرورش و رویکرد بخش های نظارتی داره چرا که سبب شد انواع بحران ها در مزارع پرورش رو شاهد باشیم . بحران هایی از قبیل شکوفایی بیش از حد پلانکتونی و یا بر عکس ، مرگ پلانکتونی و در پی اون ، تجمع مواد آلی در بستر ، تشدید سرعت رشد میکرو ارگانیسم های مضر در بستر نظیر تک یاخته های انگلی ، باکتری ها و ... ، سرعت بالای دفع در میگوها ، کاهش جذب مواد مغذی ، استرس دمایی ، استرس آمونیاکی و ... . این موارد هرکدام در جای خودش به بحث و جدل های فراوان در میان دست اندرکاران صنعت منجر شد ، از محکوم نمودن تولیدکنندگان نهاده های بی کیفیت گرفته تا بحث در خصوص علل اصلی بروز مشکلات ( که در این میان گاهی اوقات ، علت العلل فراموش شده و مطالبات صنفی قوت می گرفت ) .
اما در این بین ، خیال نهادهای ناظر تا حدی راحت تر شد . بالاخره هرچه پیش آمد را می شد به گردن گرما انداخت و از ماهیچه سفید میگوها در ابتدای دوره تا بازماندگی مشکوک در استخرها ( ولو در همان ماه اول که هنوز گرما چمدانش را نبسته و به استان های جنوبی وارد نشده بود ) همگی می توانست به نوعی حاصل دمای بالای آب و گرمایش جهانی و طبیعت و ... باشد و با چنین عامل قدر فدرتی ، نهاد نظارتی چه نقشی می توانست برای بهبود شرایط ایفا کند ؟ به همین دلیل فرصتی بود برای نشستن و نفسی عمیق کشیدن تا از پی چند سال در تیررس انتقاد بودن ، " فراغتی حاصل آید مر کارشناسان امر را تا به امور راجعه عمیق تر نگریسته و چاره ای اندیشند " که انشاالله همینگونه باشد .
در آینده اگر فرصتی دست داد ، به این موضوع بیشتر ورود خواهیم نمود .