مدیریت نامناسب بستر استخر در پرورش میگوی پاسفید غربی (Litopenaeus vannamei) میتواند نقش قابل توجهی در پیشرفت بیماری، به ویژه در محیطهای نامناسب داشته باشد. عواملی همچون افزایش بیش از حد بار مواد آلی، کیفیت نامطلوب آب، تکثیر بیش از حد جمعیت باکتریهای بیماری زا و تشکیل بیوفیلم، استرس و استعداد ابتلا به بیماری را در میگوها تشدید می نماید.
در مطلبی که لینک آن را ذیل همین مطلب مشاهده می فرمایید، دکتر پراکان، از مدیران ارشد شرکت CP تایلند، به نقش باکتری ها، بیوفیلم و محیط بستر در توسعه و شیوع بیماری ها اشاره نموده است. امیدوارم مورد توجه علاقمندان واقع گردد.
پرده نخست:
در دوران نوجوانی، دوستی داشتم بسیار لاغر و ضعیف الجثه که علیرغم اندام نحیفش، میل مفرطی داشت برای پوشیدن لباس های گشادی که همیشه یکی دو سایز از اندازه مناسبش بزرگتر بود. این دوست ما هیچوقت هم عادت به پرو لباس هایی که می خواست بخره نداشت و فقط اگر لباسی اعم از شلوار یا پیراهن، در تن کسی دیده و به نظرش زیبا اومده بود از زیر سنگ هم شده پیدا می کرد و برای خودش (در دو سایز بزرگتر) می خرید. بنده خدا تقصیر هم نداشت. دوره فیلم های رامبو و راکی بود و آن اندام های ورزیده و نوجوانانی که فقط اندام آن ها را می دیدند، می پسندیدند و البته اغلب تصوری باطل از خود، براشون شکل می گرفت. اوضاع جوری شده بود که بستگان و نزدیکانش هم یا اونو در جمع به باد خنده می گرفتند و یا به عنوان مایه آبروریزی، آماج شماتت قرار می دادند.
اما این دوست عزیزمان، بزرگتر که شد از فرط شماتت، عدم پذیرش و یا تمسخر سایرین، به قول آنتونی رابینز سرانجام "به حد رنج" رسید و تلاش کرد رفتار خودش رو در این زمینه کنار بذاره. اشتباه نکنید، علاقه ایشان به لباس های گشاد کم نشد اما این بار تلاش کرد فرم بدنش رو متناسب با لباس های باب طبعش تغییر بده. دیگه مشتری پروپاقرص باشگاه های بدن سازی شد، برای ورزش در خانه دمبل و تخته شنا تهیه کرد و هم زمان، هنگام خرید لباس سری هم به اتاق پرو می زد و خودش رو در آینه ورانداز می کرد تا مطمئن بشه لباس به تنش میاد و مایه آبرو ریزی خودش و ما بیچارگان همراهش نمی شه.
پرده دوم:
این روزها در هر نهادی، پست های مدیریتی به وفور در رده های مختلف ایجاد شده و چند برابر آن، داوطلبان تصدی این پست ها الی ماشاءالله در صف انتظار. حتی جایی شنیدم که یکی از کارمندان در اداره ای گفته بود (نقل به مضمون) "مگر ما اینجا کارمون چیه جز اینکه مدیر بشیم و روز به روز هم درجات مدیریتی بالاتر کسب کنیم؟". ( هرچند این دست و پا زدن برای تصدی پست هم بارها مذمّت شده، ولی اینجا از این موضوع عبور و به ذکر فقط دو حدیث اکتفا می کنم. جایی خوانده بودم پیامبر اکرم (ص) در پاسخ به دو نفر از خویشاوندان ابوموسی اشعری که درخواست واگذاری بعضی از پست های مدیریتی را به آنان داشتند فرمود (صحیح مسلم و صحیح بخاری):
بخدا سوگند پست مدیریت را به کسی که متقاضی آن باشد یا حریصانه با زبان و عمل در پی به دست آوردنش باشد واگذار نمی کنیم.
و یا این حدیث که از امام جعفر صادق (ع) نقل شده (اصول کافی):
ملعون است آن بی صلاحیتی که با ظاهر سازی و تصنع پست مدیریت را ادعا یا برای رسیدن به آن همت و تلاش کند و یا چنین فکر زشتی را در سر بپروراند)
از این ها بگذریم. اینجا قصد دارم به نوع دیگری از روش تصدی پست های مدیریتی بپردازم که نعل به نعل با ماجرای اون دوست دوران نوجوانی ما منطبقه و اونم پدیده ایه که من اسمش رو " چالش عین اله باقر زاده" می نامم (به عاریت گرفته شده از تکیه کلام شخصیتی به همین نام در مجموعه ماجراهای "صمد آقا" که دائم می گفت " در شهر به من پیشنهاداتی شد") .
موضوع از این قراره که افراد در سمت های بالاتر، پیشنهاد تصدی پست مدیریت را به خویشان، رفقا، آشنایان و ... ارائه می کنند تا (خوشبینانه) مشکلی را از مسیر سازمان یاد شده برای رسیدن به اهداف کلانش (اشتباه نشه، اهداف کلان سازمان رو عرض کردم نه نعوذ بالله آن فرد مورد نظر) برطرف کنند.
تا اینجای کار انشاالله قصد خیر را می توان متصور بود. اما تکلیف "عین اله باقرزاده" این وسط چیست؟ حالا که "در شهر به او پیشنهاداتی شده" و از قضا او هم از پیشنهاد خوشش آمده، آیا لزوما باید مثل اون دوست نوجوان ما، بدون رفتن به اتاق پرو و بدون ورانداز لباسی که به نظرش در تن دیگران قشنگ بوده، خودش رو به خریدن و پوشیدن لباس (ولو اینکه به تنش زار بزنه) راضی کنه؟
آیا با پوشیدن خرقه گشاد مدیریت در یک مجموعه، وجهه و آبروی خودش رو به ثمن بخس نخواهد فروخت و جایگاه مجموعه را ( که چه عرض کنم، شأن آن میز و دفتر و دستک را) تنزل نخواهد داد؟ اصلا بهتر نیست پیش از پوشیدن آن خرقه نامتناسب با اندام نحیفش، ابتدا به فکر پرورش و ورزیده تر ساختن (سلوک و نگرش مدیریتی) خود باشه تا آن ردا، زیبنده اش بشه؟ آیا نباید پیش از نشستن در پشت میزی که به نظرش قطعا برازنده اش خواهد بود، خودش رو روبروی آینه ای (وجدان) در اتاق پرو ورانداز کنه و سپس ( با دیدن تصویر واقعیش در آینه وجدان) تصمیم به پذیرش یا رد پیشنهاد آن افراد (انشاالله) دلسوز و خیرخواه بگیره؟ امیدوارم اینچنین باشه ولی اغلب" یافت می نشود، گشته ایم ما...".
اشاره: این مطلب را سال گذشته، وقتی مدیر کلی شیلات یکی از استان های جنوبی به من داده شد جایی نوشته بودم و الان که دیگه بازنشسته شده و خیالم از بابت پست و میز راحت شده مناسب دیدم اون رو در وبلاگ به عنوان دلنوشته منتشر کنم.
صنعت میگوی فیلیپین در سال ۲۰۲۵ با چالشها و تهدیدهای قابل توجهی روبرو است که بر رشد و پایداری آن تأثیر میگذارد. در عین حال، فرصتهای امیدوارکنندهای وجود دارد که در صورت استفاده مؤثر، میتوانند به رونق این بخش کمک کنند. در مطلبی که لینک آن در زیر آورده شده، آقای دکتر Prakan Chiarahkhongman از مدیران بنام شرکت CP تایلند، در خصوص چالش ها و تهدیداتی که صنعت پرورش میگوی کشور فیلیپین در سال 2025 با آن ها مواجه است، مواردی را عنوان نموده که به نظر می رسد بعضا بتوان به عنوان چراغ راه صنعت پرورش در کشور خودمان نیز از آن ها استفاده نمود.
ساختار برنامه های بهگزینی و اصلاح نژاد در صنعت آبزی پروری برای حصول اطمینان از بهبود ژنتیکی در صفات مورد نظر (نظیر سرعت رشد، مقاومت در برابر بیماری و یا بازده تغذیه) لازم است از مراحل عملیاتی متعددی برخوردار باشد. در مطلبی که لینک آن در ذیل آورده شده، رویکردی ساختار یافته و مدوّن در این خصوص ارائه گردیده است:
استفاده از آنتیبیوتیکها در آبزیپروری میتواند منجر به مشکلات متعددی از جمله افزایش مقاومت باکتریهای بیماریزا شود که در نهایت باعث کاهش اثربخشی آنتیبیوتیکها شده و تهدیدی جدی برای سلامت آبزیان و انسان محسوب میگردد. در این مطلب برخی ملاحظات کلیدی در این خصوص ارائه شده است:
جایگزینهای آنتیبیوتیکها در آبزیپروری:
بیماری های مرتبط با گونههای ویبریو موجب بروز چالشهای مهمی در پرورش تحاری میگو شده اند. این باکتریها در صورت عدم کنترل میتوانند در آب و رسوبات تجمع یافته و یا درون سیستم پرورش تولید بیوفیلم نموده سبب بروز بیماری و میزان تلفات سنگین شوند.
در کارگاه های تکثیر میگو، گونههای ویبریو میتوانند از مسیرهای متعددی نفوذ نموده و یا تکثیر یابند. این موارد شامل ورود از طریق مولدین، ناپلیهای آلوده، آلودگی از طریق منابع آبی، انتقال توسط ریزجلبکها، غذای تر و زنده و یا خطوط انتقال آب و هوا میباشند. علاوه بر این، ویبریوها ممکن است با قرار گرفتن بر روی سطح تجهیزات پرسنلی و یا روی بدن آنها به درون سیستم، حمل و یا از طریق ریزگردها به درون کارگاه راه یابند.
لینک زیر مربوط به ترجمه مقاله ای است که یکی از جدیدترین بیماری های ناشی از ویبریو (و باز هم ویبریو پاراهمولایتیکوس و همچنان سم ناشی از یک ژن دیگر در این باکتری) را به نام بیماری پست لاروهای میگوهای شفاف معرفی نموده است. با توجه به مخاطرات عجیب و غریب سال های اخیر در کارگاه های تکثیر و پرورش میگو توصیه می کنم علاقمندان به اینگونه مطالب، مقاله را با دقت مطالعه نمایند.
چند سال قبل وبیناری با ارائه آقای دکتر جیم وایبن با موضوع اصول مدیریت بهینه پرورش میگو برگزار گردید که این مطلب را به همین موضوع اختصاص داده ام. امیدوارم با توجه به شروع دوره پرورش در سال 1404، این وبینار (که توسط دوست عزیزم جناب آقای دکتر احتشامی ترجمه شده) برای بهره برداران عزیز مفید واقع بشه (مدت پخش: یک ساعت و نیم).
کتابچه ای که در دیل این مطلب لینک دانلود آن قرار داده شده، ژانویه سال 2000 توسط seafdec منتشر گردیده ولی به دلیل زبان ترویجی و ساختار جالب آن، چند روز قبل اقدام به ترجمه آن گرفتم و خداروشکر همان اوائل سال جدید ترجمه و ویرایش آن به پایان رسید. همانطور که در ابتدای این کتابچه هم ذکر شده، ترجمه کتابچه را به اهالی خوش فکر و مبتکر روستای خورشهاب در شهرستان تنگستان، استان بوشهر تقدیم نموده ام چرا که بسیاری از موارد ذکر شده در طرح قفس ها (به عنوان قفس های خرد و کوچک مقیاس) را پیش از این در طرحی مشابه در این روستا دیده بودم. به هرحال امیدوارم این کتابچه ترویجی مورد استفاده علاقمندان واقع شود.