آزمون مدیریت آب (بخش اول)
در این پرسشنامه (آزمون) میزان اطلاعات شما در خصوص مدیریت آب در مزارع پرورش میگو مورد ارزیابی قرار می گیرد. این آزمون تنها 11 پرسش داشته و در آن سئوالات دشواری طرح نگردیده است.
در این پرسشنامه (آزمون) میزان اطلاعات شما در خصوص مدیریت آب در مزارع پرورش میگو مورد ارزیابی قرار می گیرد. این آزمون تنها 11 پرسش داشته و در آن سئوالات دشواری طرح نگردیده است.
فایلی که لینک آن در زیر همین مطلب قرار گرفته، نخستین بار در نشستی در سایت پرورش میگو گواتر (سیستان و بلوچستان) و پس از آن در شیلات استان بوشهر ارائه گردیده است.
در توضیح محتوای این فایل لازم است یادآوری کنم که برای مدیریت بیماری نکروز عفونی حاد هپاتوپانکرآس (AHPND) روش های مختلفی ذکر شده ولی در این فایل صرفا، مواردی از این روش ها که صرفا مرتبط با اصلاحات ساختاری می باشند مورد تاکید واقع شده است.
از جمله ابزارهای ساده و در عین حال کارآمد در مبحث مدیریت تغذیه ، سینی غذادهی می باشد . مبنای کاربرد این ابزار عبارتست از " مصرف میزان مشخص غذا در مدت زمان مشخص ، توسط بخشی از جمعیت موجود در استخر پرورش " . از این رو، عوامل متعددی نظیر مقدار غذای قرار داده شده در سینی ، مقدار غذای داده شده به استخر ، زمان بررسی سینی ها ، تراکم جمعیت موجود در استخر و غیره بر استفاده و شیوه صحیح تفسیر نتایج حاصل از کنترل سینی های غذادهی تأثیر گذار خواهد بود. با این حال و علیرغم اذعان اغلب مدیران مزارع پرورش میگو به اهمیت سینی های غذادهی ، عمدتاً در استفاده صحیح از این ابزار مشکلاتی مشاهده می گردد که ناشی از مواردی همچون عدم شناخت کافی نسبت به کارایی ، تفسیر اشتباه در بررسی و یا مشکلاتی در شناخت رفتار صحیح تغذیه میگوها می باشد . از این رو ، تمرکز مقاله حاضر، عمدتاً بر مبانی شناخت ماهیت و کارکردهای این ابزار قرار گرفته و در پایان ، به پاره ای مشکلات بر پایه مشاهدات میدانی در مدیریت سینی های غذادهی و راهکارهای عملیاتی در خصوص رفع آنها پرداخته خواهد شد .
در این مقاله، چرخه گوگرد، اکولوژی و فیزیولوژی باکتری های احیا کننده سولفات، نحوه تولید و عوامل مؤثر بر تولید سولفید هیدروژن و در نهایت اثرات زیست محیطی آن بررسی شده است. چرخه گوگرد در اکوسیستم های آبی یک فرایند بیوژئوشیمی پیچیده است که شامل چهار مرحله معدنی شدن، آلی شدن، احیا شدن و اکسید شدن می باشد. در اکوسیستم های آبی غنی از مواد آلی به ویژه استخر های پرورش آبزیان نیمی از مواد آلی تحت شرایط بی هوازی توسط باکتری های احیا کننده سولفات تجزیه می شوند و گاز سولفید هیدروژن به عنوان محصول جانبی طی این فرآیند تولید می شود.
سهیل سرگلزایی
نشر: گاهنامه مدیر
■دوستی داشتیم که در امور مربوط به قهوه متخصص درجه یکی بود؛ از کشت و برداشت آن گرفته تا درست کردن و دم کردن آن. یک دیوار مدرک داشت و سابقهی کار در شرکتهای درست و حسابی تولید قهوه.
□به ایران که برگشت خیالش راحت بود که روی هوا میزنندش! چنین نشد! هی رفت مصاحبه و سرخورده برگشت.
●در یک شبنشینی که داشت از این رفت و برگشتهایش حرف میزد، دوست دیگری اصطلاحی را به کار برد که تا آن زمان نشنیده بودمش. گفت فلانی تو overqualified هستی! من پرسیدم که یعنی چه و او توضیح داد که این یک اصطلاح رایج است برای وقتی که تواناییهای کسی بیش از نیاز مورد نظر باشد.
○فرض کنید یک موقعیت شغلی داریم که یک لیسانسه برایش کافیست. اگر کسی با مدرک دکتری مراجعه کند، برای جایگاهی که در نظر داریم، زیادیست.
■این اصطلاح را چند روزی مزهمزه کردم و کمکم تعمیمش دادم به روابط انسانی. انگار یکدفعه جوابی پیدا کردم برای بعضی سوالهایم.
□اینکه جامعه آنهایی را که underqualified [پایین تر از ویژگی های مورد نیاز]باشند پس بزند طبیعی به نظر میرسد، اما چرا گاهی خلاف این است؟ یاد دوست دیگری افتادم که با تمام ویژگیهای درخشانش همیشه از جمعها کنار گذاشته میشود و آشنای دیگری که با وجود خصلتهای ناپسندش همیشه در هر جمعی که میرویم دعوت است.
●انگار ما در روابطمان هم گاهی چنین عمل میکنیم؛ آنهایی که بیش از ما هستند را کنار میگذاریم و همیشه اینطور نیست که اگر کسی تیکهای اخلاق، ادب، هنر و موفقیت را بزند در اجتماع محبوب بشود.
○ما کسی را که یادمان بیندازد که در مهمانیهایمان از لیوان یکبار مصرف استفاده نکنیم را پس از مدتی طرد میکنیم. همچنین کسی را که وقتش را به اندازهی ما در شبکههای اجتماعی تلف نمیکند. کسی را که اهل مطالعهست به زندگی نکردن متهم میکنیم و آن را که گیاهخوار است به نمایشی بودن! چرا که حداقل بخشی از آنها برای ما overqualified هستند.
■ما نیازشان نداریم! دیدنشان یادمان میآورد که کم کاری میکنیم، که کافی نیستیم و از برخی اخلاقیات تهی شدهایم. شاید همین است که مثل گرگهای گرسنه مینشینیم پشت گوشیهایمان تا اشتباهی، شکستی یا خطایی از کسی که قلههایی را فتح کرده سر بزند تا بیرحمانه بدریمش! خواه در ظاهر جنبش حامیان زنان، خواه در ظاهر ملیگرایی و تعصب روی خلیج فارس!
□ما باید او را همقد خودمان کنیم تا مجبور نباشیم قد خودمان را بالاتر بکشیم!
ترجمه: علی قوام پور
کنترل هماهنگ بیماری ها
کنترل هماهنگ بیماری باید در چند سطح مختلف اجرا و بیماری ها می بایست به عنوان پیشران توسعه و هماهنگی مدیریت منطقه ای در نظر گرفته شود. به برخی از نمونههای مدیریت هماهنگ بیماری میتوان در اروپا اشاره نمود مانند کنترل عفونت خونی ویروسی بهاره در کپور ماهیان (SVC) در بریتانیا یا کمخونی عفونی ماهی قزل آلا (ISA) در پرورش ماهی آزاد اقیانوس اطلس در اسکاتلند، نروژ و جزایر فارو.
به طور کلی، کنترل هماهنگ بیماری ها باید در سطح ملی هدایت، تنظیم و هماهنگ شود، اما نیاز به مشارکت فعال در سطح سایت داشته و ممکن است از هماهنگی بیشتر در سطح منطقه و بخش نیز بهره مند گردد. در سطح ملی، کشورها می بایست دارای چارچوب قانونی حاکم بر آبزی پروری، نظارت و کنترل بیماری ها مطابق با قوانین بین المللی، قوانین سازمان تجارت جهانی و دستورالعمل بهداشت آبزیان OIE باشند. این امر لازم است توسط نهادی که اجرا و تدوین دستورالعمل تجارت دام و آبزیان زنده، صدور مجوز پرورش، غربالگری، نظارت و کنترل را در سطح ملی بر عهده دارد اجرا و هماهنگ شود.
در اتخاذ و اجرای چارچوب های نظارتی، تبادل اطلاعات و مشاوره مطلوب بین نمایندگان صنعت و سیاست گذاران از اهمیت بالایی برخوردار است و این مرجع می تواند کلیدی برای تسهیل این تبادل باشد.
هماهنگی ملی به اطمینان از سازگاری استانداردهای نظارتی و مدیریت در بین مناطق کمک شایانی می کند، چرا که این مناطق اغلب با هم در تعامل بوده و بنابراین بر وضعیت شیوع و بروز بیماری یکدیگر تأثیر گذار می باشند. به عنوان مثال، اگر نظارت برای بررسی فقدان و یا وجود بیماری در سطح منطقه ای با استاندارد یکسانی انجام نشود، واردکنندگان آبزی زنده در منطقهای که دارای استانداردهای بالای نظارتی است ممکن است به خرید آبزی از منطقه ای مبادرت نمایند که به دلیل سیستم نظارتی و غربالگری ضعیف، عاری از بیماری اعلام شده باشد. بنابراین، این نهاد باید استانداردهای حداقلی را برای نظارت و غربالگری تعیین نموده و برنامههای کنترل بیماری و دستورالعملهای عملیاتی را تدوین و از طریق آزمون های برنامهریزی اقتضایی بهبود بخشد.
استانداردسازی بین سایت ها را می توان با دسترسی به خدمات بازرسی و تست های تشخیصی متمرکز بهبود بخشید، و اگر تدوین استاندارد و هماهنگی مناسبی وجود داشته باشد، میتوان این خدمات را در سطح منطقهای نیز ارائه نمود.
علاوه بر این، نهاد یاد شده باید اطمینان حاصل کند که کلیه آزمایشات و روش های نظارتی با استانداردهای بین المللی مطابقت دارد تا از این راه تجارت با سایر کشورها نیز امکان پذیر گردد. از دیگر الزامات در خصوص این نهاد باید به لزوم گزارش دهی مناسب به سازمان جهانی بهداشت دام و سایر نهادهای بین المللی ذیربط و گزارشات عمومی در پورتال های مبتنی بر وب یا گزارشات سالانه نیز اشاره کرد.
برای کمک به تنظیم مقررات و نظارت بر بخش های مختلف آبزی پروری و واکنش به بروز بیماری ها، وجود پایگاه ملی داده بسیار سودمند است. این پایگاه می بایست اطلاعات مربوط به موقعیت، جزئیات مربوط به نقاط تماس، و آمار تولید در هر سایت را دارا باشد. علاوه بر این لازم است جزئیات مربوط به بازرسی های انجام شده، نتایج آزمایشات و موضوعات مربوط به بروز بیماری را شامل شود. سوابق مربوط به جابجایی آبزیان، تلفات و درمان های انجام شده برای تحقیقات همه گیر شناسی، ارزیابی مخاطرات و منطقه بندی (Zoning) از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. تدوین و اجرای برنامه تحقیقات در سطح ملی در مورد بیماری های آبزیان ایجاد این پایگاه داده را تسهیل نموده و به پیشگیری از بروز بیماری های نوظهور کمک شایانی می نماید.
نوشته : Rosamma Philip و Swapna P Antony
ترجمه: علی قوام پور
چکیده:
آبزی پروری مقادیر قابل توجهی پسماند و ضایعات شامل محصولات جانبی متابولیک، باقیمانده غذا، مواد دفعی و بقایای مواد مورد استفاده در پیشگیری و درمان تولید می کند که ورود آن ها به منابع آبی اطراف منجر به کاهش کیفیت آب و شیوع بیماری ها می شود. زیست پالایی، به معنی کاربرد میکروب ها/آنزیم ها در استخر پرورش، روشی است که امروزه با هدف بهبود کیفیت آب و حفظ سلامت و پایداری سیستم های آبزی پروری مورد استفاده قرار می گیرد. زیست پالایی شامل معدنی نمودن مواد آلی به دی اکسید کربن، به حداکثر رساندن تولیدات اولیه، افزایش تولید میگو، نیتریفیکاسیون و نیترات زدایی است که به منظور: 1- حذف نیتروژن اضافی از محیط استخر و 2- حفظ پایداری و تنوع در جمعیت (میکروارگانیسم های) موجود در استخر و حذف عوامل بیماریزا با استقرار گونه های مطلوب، انجام می شود. جدای از باکتریهای هتروتروف تجزیهکننده مواد آلی (دتریتخوار)، باکتریهای نیتریفایر، دنیتریفایر و فتوسنتزکننده نیز عموماً در زیست پالائی مورد استفاده قرار می گیرند.
مقدمه
صنعت آبزی پروری طی دو دهه اخیر دارای سریع ترین رشد در بخش تولید مواد غذایی در جهان بوده است. این صنعت تا مدت ها به واسطه سامانه های پرورش توأم و سنتی مبتنی بر استفاده بهینه از منابع، صنعتی دوست دار محیط زیست و سالم در نظر گرفته می شد. اما ارتقاء تولید در آبزی پروری با افزایش منابع و سطح زیر کشت و استفاده از فنآوری های مدرن و سامانه های متراکم، مستلزم استفاده بیشتر از نهادهها همچون آب، خوراک، کود و مواد شیمیایی بوده است. در نتیجه امروزه آبزی پروری از جمله صنایع دارای پتانسیل آلایندگی محیط تخریب مناطق تالابی محسوب می شود.
تولید پسماند در آبزی پروری
شرایط فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک محیط پرورش بر سلامت و رشد میگو مؤثر است. قرار گرفتن میگو در معرض سمومی مانند سولفید هیدروژن، آمونیاک و دی اکسید کربن منجر به استرس و در نهایت بیماری می گردد. پسماند تولید شده در مزارع آبزی پروری اساسا مشابهند. با این حال، بسته به گونه و سامانه پرورش، تفاوت هایی در کیفیت و کمیت این پسماندها وجود دارد. این پسماندها را در مراکز تکثیر و مزارع پرورش می توان به شرح ذیل دسته بندی نمود:
رویکرد جاری در بهبود کیفیت آب در آبزی پروری، استفاده از میکروب ها / آنزیم ها در استخرهای پرورش است که به عنوان "زیست پالایی" از آن یاد می شود. وقتی میکرو و ماکرو ارگانیسمها و یا محصولات آنها به عنوان افزودنی برای بهبود کیفیت آب استفاده میشوند، آنها را زیست پالا (Bioremediator) و یا عوامل زیست پالایی (Bioremediation agents) مینامند. به کار گیری این ترکیبات منجر به تجمع لجن یا ماده آلی کمتر در بستر استخر، نفوذ بهتر اکسیژن به رسوب و محیطی به طور کلی مطلوب تر برای جمعیت آبزی پرورشی می شود.
برای حصول موفقیت در امر زیست پالائی لازم است جمعیت های باکتری بومی تخلیص، جداسازی و تکثیر شوند. زیست پالائی موفق شامل موارد ذیل است: